proximity effect


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اثر مجاورتي ~ توزيع مجدد جريان در رسانا در اثر حضور رساناي حامل جريان ديگر .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت proximity effect معنی proximity effect معنی proximity effect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک proximity effect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
proximity fuze
فيوز مجاورتي ~ فيوزي که با قرار گرفتن هدف در محدوده معيني ، نزديک فيوز ، کلاهک رامنفجر مي کند . يک منبع ريزموج مي توان عنصر فعال ساز باشد.

proximity switch
سوييچ مجاورتي ~ سوييچي که با نزديک شدن قطعه تحريک کننده به آن ، بدون تماس فيزيکي ، عمل مي کند ، مانند سوييچ زمانه اي که با نزديک شدن آهنرباي دائمي به آن عمل مي کند.

proximity warning indicator
نشانگر هشدار مجاورتي ~ سيستم ضد تصادم هوايي که هشداري را به هنگام نزديک شدن هواپيماي ديگر ، در مسيري ک احتمال برخورد دارد ، به هواپيماي داراي اين سيستم مي دهد.

pseudocode
شبه رمز ~ رمز اختياري ، مستقل از سخت افزار کامپيوتري ، که بايد قل از ارائه به کامپيوتر به رمز کامپيوتري تبديل شود.

pseudomorphic high-electron mobility transistor
ترانزيستور شبه بلوري با قابليت تحريک الکتروني بالا ~ ترانزيستور قدر RF گاليم -آرسنيد ( GaAs) داراي لايه اپتيکسيال خاص رشد داده شده بر روي GaAs براي بهينه سازي قطعه در ولتاژهاي پايين و بالا بردن بازده آن براي تلفنهاي همراه و مودمهاي RF .

pseudorandom sequence
ترتيب شبه تصادفي ~ ترتيبي از کدها يا اعدادي که به نظر تصادفي مي رسدو نيازهاي تصادفي بودن لازم را براي کاربرد خاص برآورده مي کند. اين ترتيب ميتواند طول محدودي داشته باشد و خود را تکرار کند.

psophometer
پسوفومتر ~ ابزاري که نويز مدارهاي الکتريکي را اندازه گيري مي کند . اگر ابزار را به دو سر مقاومت 600 اهمي در مدار تخت آزمايش وصل کنند ، مقداري را نشان مي دهد که طبق تعريف برابر است با نصف نيروي محرکه الکتريکي پسوفومتري حقيقي موجود در مدار.

psophometric eletromotive force
نيروي محرکه الکتريکي پسوفومتري ~ ولتاژ نويز حقيقي موجود در مدار.

psophometric voltage
ولتاژ پسوفومتري ~ ولتاژ نويز اندازه گيري شده حقيقي در مدار تحت شرايط تعريف شده .

psophometric weighing
توزين پسوفومتري ~ توزيع بسامدي شبيه به توزيع پيغام -C که به عنوان استاندارد آزمايش در سيستم تلفني اروپا به کار مي رود.