band-edge energy

band gap

شکاف باند ~ 1. حد اقل انرژي اي که بايد به الکترون ظرفيتي واقع در شبکه ي بلوري نيمرسانا داد تا به الکترون رسانش تبديل شود و بتواند آزادانه در سراسر بلور حرکت کند . 2.اختلاف انرژي بين باند رسانش و باند ظرفيت در ماده شکاف باند نمايانگر طول موج يا ( رنگ ) نوري است که يک ماده ي مرکب جذب يا گسيل مي کند . ...

band -limited function

تابع باند - محدود ~ تابعي که تبديل فوريه ي آن بسيار کوچک است و يا خارج از محدوده ي مشخصي از بين مي رود .

bandpass amplifier

تقويت کننده ي ميان گذر ~ تقويت کنند هاي که باند بسامدي معيني را با پاسخ اساساً يکنواخت عبور مي دهد .

bandpass filter

پالايه ي ميان گذر ~ مدار غير فعال مقاومتي - خازني ( RC) يا سلفي - خازني (LC) که تنها به سگنالهايي اجازه ي عبور مي دهد که بسامد آنها در گسترهي محدودي قرار داشته باشند . سيگنالهاي خارج از اين گستره توسط مدار تضعيف مي شوند .

bandpass response, double-hump response , flat-top ~ response

پاسخ ميان گذر ، پاسخ دوقله اي ، پاسخ بالاتخت ~ مشخصه اي که در آن باند معيني از بسامد ها با پاسخ اساساًيکنواخت عبور داده شده اند در ترانسفورهاي LF، اين پاسخ با تنظيم مدارهاي تشديد اوليه و ثانويه در بسامد هاي اندکي متفاوت به دست مي آيد .در نتيجه منحني پاسخ معمولاً داراي دو قله است .

band plan

طرح باند ~ موافقتنامه اي براي کار راديو آماتوري در باند معيني از طيف راديويي - داراي بسامد هاي مشخصي براي مدهاي مختلف کار اماتوري است .CW, SSB, FM ~ تکرار کننده ها ، و سيمپلکس ( يک سويه )

band pressure level

سطح فشار باند ~ سطح فشار صوتي موثر از انرژِ ي صوتي موجود در باند بسامدي مشخص .

band-rejection filter , band- elimination filter , band -stop filter , rejector circuit

پالايه ي ميان نگذر ، پالايه ي حذف باند ، پالايه ِ توقف باند ~ پالايه اي که سيگنالهاي متناوب با بسامد هاي واقع در بين مقادير قطع بالا و پايين معين را تضعيف مي کند ولي به بسامد هاي بيشتر يا کمتر از اين باند اجازه ي عبور مي دهد .طرز کار آن عکس پالايه ي ميان گذر است . باند حذف شده عموماً بسيار پهن تر ا ...

band selector , band switch

باند گزين ، کليد باند ~ کليدي که يکي از باندهاي کاري يک گيرنده ، مولد سيگنال ، يا فرستنده را انتخاب مي کند . معمولاً از دو يا چند بخش تشکيل مي شود تا بتواند همزمان تغييرات لازم را در تمام مدارهاي تنظيم شونده انجام دهد .

band width

پهناي باند ~ 1.پهناي باندي از بسامدهاکه به کاربرد خاصي اختصاص يافته است . مثلاً پهناي باند يک ايستگاه تلويزيوني 6 مگاهرتز است . 2. گستره اي از ~ بسامد ها که به عنوان محدوده ي کار يک پالايه ، تقويت کننده ، يا تضعيف کننده مشخص شده است و به صورت فاصله ي بسامدي بين نقاط ~ ( 0/707 يا نيم توان ) bd 3 ~ د ...