pulse modulator


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مدوله کننده پالس ~ قطعه اي که پالسها را به عنصر مداري اعمال مي کند که مدوله سازي در آن انجام مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت pulse modulator معنی pulse modulator معنی pulse modulator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک pulse modulator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
pulse navigation system
سيستم ناوبري پالسي ~ سيستم ناوبري که بر اساس زمان لازم براي حکت پالس انرژي RF در فاصله اي معين عمل مي کند . لورن و رادار نمونه هايي از اين سيستم هستند.

pulse-numbers modulalation
مدوله سازي تعداد پالس ~ مدوله سازي که چگالي پالس بر واحد زمان حامل پالسي در آن، مطابق با موج مدوله کننده ، با حذف منظم و بدون تغيير فاز يا دامنه پالسهاي ارسال شده ، تغيير مي کند. مثلاً حذف يک در ميان پالسها مي تواند متناظر با مدوله سازي صفر باشد ؛ وارد کردن دوباره بعضي از پالسها يا همه آنها متناظر ...

pulse-width modulation
مدول سازي پهناي پالس ~ 1. شکلي از کنترل آنالوگ که در آن مدت شرايط زماني ترانزيستور ياترانزيستورهاي خروجي در منبع تغذيه سوييچينگ رگوله شده ، با مدوله سازي باياس گيت يا بيس ترانزيستورها در پالس به تغييرات بار تغيير داده مي شود. 2. در رادار ، مدوله سازي فرستنده با خاموش و روشن کردن سريع آن براي ايجاد ...

pulsing circui
مدار پالس دهنده ~ مداري که باالگوي مشخصه خاصي ، تغييرات ناگهاني در ولتاژ يا جريان به وجود مي آورد.

pumping
پمپاژ ~ شيوه اي براي تحريک الکترونها به تراز انرژي بالاتر در ليزر . پمپاژ ميتواند به صورت اپتيکي و بامنبع نور ، به صورت الکتريکي و با تخليه در گاز يا با جريان در نيمرسانا يابه صورت شيميايي با واکنش بين دو گاز ، انجام شود. پمپاژ ايجاد وارونگي جمعيت الکتروني مي کند که براي آغاز و ادامه يافتن عمل ليزر ...

pumping band
باند پمپاژ ~ گروهي از ترازهاي انرژي که يونهاي تراز پايين در آن به هنگام اعمال تابش پمپاژ به محيط ليزر تحريک مي شوند. انرژي باند پمپاژ معمولاً بالاتر از سطوحي است که بايد وارون شوند.

pumping radiation
تابش پمپاژ ~ نور اعمال شده به وجوه يا انتهاي بلور ليزر براي تحريک يونها به باند پمپاژ .

pumping voltage
ولتاژ پمپاژ ~ ولتاژ معکوس داده شده به ورکتور تقويت کننده پارامتري باچند برابر بسامد سيگنال RF .

punch-through
سوراخ شدگي ~ تخليه مخرب در لايه دي الکتريک قطعه نيمرسانا ، معمولاً از گيت به کانال در ترانزيستور MOSFET يا مدار منطقي CMOS در اثر تخليه الکتروستاتيک ( ESD) يا اضافه ولتاژ گذرا .

puncture voltage
ولتاژ سوراخ کننده ~ ولتاژي که قطعه آزمايشي در آن به طور الکتريکي سوراخ مي شود.