Q demodulator


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دمدوله کننده Q ~ دمدوله کننده اي که سيگنال رنگ نمايي را با سيگنال نوسان ساز برست رنگ که 90 درجه فاز آن جابه جا شده است ، ترکيب مي کند تا سيگنال Q را در گيرنده تلويزيوني رنگي ،بازيابي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Q demodulator معنی Q demodulator معنی Q demodulator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Q demodulator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Q (quality ) factor
ضريب Q (کيفيت ) ~ نسبت بسامد مرکزي به پهناي باند . معياري براي اندازه گيري تيزي پاسخ دامنه ي فيلتر .

Q meter; quality -factor meter
Q سنج ، ضريب کيفيت سنج ~ ابزاري که Q مدار يا عنصر مداري را با تعيين نسبت رآکتانس به مقاومت آن ،اندازه مي گيرد .

Q multiplier
ضرب کننده Q ~ فيلتري که پاسخ قله اي تيز يا تله بسامدي تيز در يک بسامد خاص دارد که معادل با بالا بردنQ مدار تنظيم شده در آن بسامد است .

Qrp
سيگنال راديويي Q بين المللي به معناي «توان خود را کاهش دهيد » .

Q signal
سيگنال Q ~ 1. مولفه تربيعي سيگنال رنگ نمايي در تلويزيون رنگي،پهناي باند آن 0/5MHZ است . اين سيگنال از +0/48( R-Y ) , 0/14)B-Y) تشکيل مي شود که Y سيگنال روشنايي ،R سيگنال قرمز دوربين وB سيگنال آبي دوربين است . 2. درفهرست بين المللي مخففهاي راديو تلگراف ،از يک مخفف سه حرفي که با Q شروع مي شود ، براي ...

QSK
حرروفي که نشان دهنده تقويت کامل در عملکرد راديو آماتوري است .

QSL card
کارت QSL ~ پيامي که از يک راديو آماتوري به راديوي آماتوري ديگر براي تشخيص درستي ارتباط راديويي با يکديگر ،فرستاده مي شود .

Q spoiling
خراب کردنQ ~ شيوه اي براي جلوگيري از عمل کردن ليزر با خاموش سازي در حالي که جمعيت زياد بيش از حدي پمپاز مي شود ، در نتيجه به هنگام فرمان دادن به ليزر با سوييچينگ Q ،پالس نوري با توان بيشتر به دست مي آيد .

Q switching
سوييچينگ Q ~ شيوه اي براي نگهداشت Q کاواک ليزر در مقدار کم در حال ايجاد وارونگي جمعيت يوني ،سپس تغيير وضعيت ناگهاني Q به مقدار بالا ،پيش از ايجاد عدم پايداري .با اين روش سرعت گسيل تحريک شده بسيار بالايي به دست مي آيد . عمل تغيير وضعيت را مي توان با سلولهاي کر، منشورهاي بازتابنده گردان،يا قرار دادن ...

quad
چهارتايي ~ صفتي به معناي چهارگانه بودن. اين واژه در الکترونيک به معناي وجود چهار عمل کننده جداگانه در داخل يک بسته است ،مانند چهار قطعه مجزا يا مدار مجتمع مستقل عايق شده از يکديگر بر روي يک زير ساخت که مي توانند ديود ،مقاومت ،تقويت کننده عملياتي يا دريچه ي NOR باشند .