quantum mechanics


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مکانيک کوانتومي ~ مطالعه ساختار اتمي و پديده هاي مربوط به آن به صورت کميتهايي که قابل اندازه گيري هستند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت quantum mechanics معنی quantum mechanics معنی quantum mechanics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک quantum mechanics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
quantum number
عدد ~ کوانتمي ~ عددي که به يکي از مقادير مختلف کميت کوانتايي در محدوده مجزاي آن نسبت داده مي شود . مثلاً عدد کوانتومي اصلي الکترون سطح انرژي آن را نسبت به سطح انرژِي کمينه با تراز پايين که عدد کوانتومي آن است . تعيين مي کند .

quantum state
تراز کوانتومي ~ يکي از ترازهايي که اتم مي تواند به طور دائم يا موقت در آن قرار گيرد .

quantum theory
نظريه کوانتوم ~ نظريه اي که بر مبناي آن اتمها يا مولکولها انرژِي را با فرايند مرحله مقداري انرژِي که کوانتوم ناميده مي شود . گسيل يا جذب مي شود . کوانتوم نور يا تابشهاي ديگر، فوتون است . انرژي فوتون برابر است با حاصلضرب بسامد تابش بر حسب هرتز در ثابت پلانک (/62 ضربدر 10 به توان -27 ergs) .

quantum voltage
ولتاژ کوانتومي ~ ولتاژي که الکترون بايد در آن شتاب بگيرد تا انرژي لازم را براي يک کوانتوم خاص به دست آورد .

quantum well
چاه کوانتومي ~ ساختار قطعه نيمرسانايي که از لايه هاي نازک و يک در ميان مواد گروه III-V يا ويژگيهاي شکاف انرژي مختلف ساخته مي شود تا بتوان ويژگيهاي فيزيکي در آن ايجاد کرد که در کميتهاي تکتک مواد سازنده وجود ندارد ، مانند چاه کوانتومي که از گاليم آرسنيد (GaAs) و آلومينيم گاليم آرسنيد (AlGaAs) ساخته م ...

quantum yield
محصول کوانتومي ~ تعداد واکنشهاي فوتون القايي يک نوع معين به ازاي فوتون جذب شده .

quarter- wave
ربع - موجي ~ ويژگي داشتن طول الکتريکي برابر با يک چهارم طول موج .

quarter - wave qntenna
آنتن ربع - موجي ~ آرايشي از دو توري سيمي که به فاصله مضرب فردي از يک چهارم طول موج در موجبر قرار مي گيرند و موج عبوري را در يک جهت تضعيف مي کنند . موج بازتابيده از توري اول با بازتابش توري دوم خنثي مي شود . در نتيجه تمام انرژي رسيده به تضعيف کننده يا از توريها عبور مي کند يا در آنها جذب مي شود و هي ...

quarter- wavelength
ربع - طول موج ~ فاصله اي که متناظر با طول الکتريکي برابر با يک چهارم طول موج در بسامد کار خط انتقال يا جزء آنتني است .

quarter- wave plate
صفحه ربع - موجي ~ صفحه اي از ميکا يا ماده بلوري دوبار شکست که به اندازه کافي براي ايجاد اختلاف فاز يک چهارم سيکل بين مؤلفه هاي عادي و غير عادي نور عبوري ضخامت داشته باشد .