quenching circuit

quenching frequency

بسامد خاموش سازي ~ بسامدي که نوسانهاي گيرنده فوق باز توليدي در آن حذف يا خاموش مي شود .

queue

صف ~ در عمليات کامپيوتري ، فهرستي از پردازشهايي که بايد به ترتيب انجام شوند ، بلوکهاي اطلاعاتي بايد به ترتيب پردازش شوند يا ترکيب از هر دو .

quiescent

خاموش ~ بدون سيگنال ورودي .

quiescent -carrier modulation

مدوله سازي حامل - خاموش ~ سيستم مدوله ساز يکه حامل در فاصله هاي زماني که مدوله سازي انجام نمي شود ، حذف مي شو د .

quiescent - carrier telephony

تلفن حامل - خاموش ~ سيستم راديو تلفني که در آن حامل به هنگام عدم وجود سيگنالهاي صدا حذف مي شود .

quiescent current

جريان خاموشي ~ جريان الکترودي که متناظر با ولتاژ باياس الکترود است .

quiescent push - pull amplifier

تقويت کننده پوش - پول خاموش ~ تقويت کننده پولي که شبکه کنترل ان طوري باياس منفي مي شود که به هنگام عدم وجود سيگنال جريان آند کمي جاري مي شود در هنگام تنظيم بين ايستگاهها نويزي وجود ندارد اما کيفيت توان به ازاي سيگنالهاي ضعيف پايين است .

quiescent value

مقدار خاموشي ~ مقدار جريان يا ولتاژ الکترود لامپ الکتروني به هنگام عدم وجود سيگنال .

quieting sensitivity

حساسيت سکوت ~ کمترين سيگنال ورودي که به ازاي آن نسبت سيگنال به نويز خروجي از حد معيني در گيرنده هاي FM تجاوز نمي کند .

quiet tuning

تنظيم ساکت ~ مدار تنظيمي که خروجي گيرنده راديويي را تا وقتي که به درستي روي موج حامل ~ ورودي تنظيم شود ، ساکت نگه مي دارد .