radar resolution


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
افت رادار ~ دقت سيستم رادار.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radar resolution معنی radar resolution معنی radar resolution به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radar resolution در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radar scan
پوشيش رادار ~ حرکت دايروي، کروي، مستطيلي يا حرکتهاي ديگر باريکه رادار براي رسيدن به هدف.

radar scope
اسکوپ رادار ~ واژه اي که قبلاً به صفحه لامپ پرتو- کاتدي ( CRT ) براي اطلاعات رادار اشاره مي کرد اما امروزه براي بيان انواع صفحه هاي نمايش رادار ي از قبيل نمايش باپويش خطهاي افقي د يجيتال شده به کار مي رود، که صفحه نمايش بلور مايع مورد استفاده، در ناوبري قايقهاي کوچک استفاده مي شود.

radar system
سيستم رادار ~ ساختار کاملي از تجهيزات راداري براي اشکار سازي و فاصله يابي که اجزاي اساسي ان فرستنده انتن، گيرنده و نشانگر است .

rader shadow
سايه رادار ~ ناحيه اي که با بازتاب معکوس يا محيط جذاب کننده اي مانند تپه يا کوه از ديد رادار مخفي شده است .

radar signal analysis
تحليل سيگنال رادار ~ تحليل بازتابهاي زادار از هواپيما ، موشک بالستيک يا ماهواره ي در حال گردش براي به دست آرودن بيشترين اطلاعات ممکن از انداره ، شسکل و موقعيت آن .

radar signal simulator
شبيه ساز سيگنال رادار ~ دستگاهي که خروجي الکترونيکي آن را مي توان به طور مستقيم به نمايش گر دستگاه رادار وصل کرد تا پژواکهاي راداري مصنوعي ~ ايجاد کند .

radsr silence
سکوت راداري ~ مدت زماني که در طول آن ارسال راداري ، معمولاً ~ به دلايل امنيتي ، متوقف مي شود .

radar sonde
رادار سوند ~ 1. سيستم الکترونيکي براي اندازه گيري و ارسال خودکار دادنده هاي هواشناسي در ارتفاع بالا از بالن ، کايت يا زاکت با استفاده زا امواج راديويي مدوله شده پالسي با فرمان سيگنالهاي راداري ~ 2. سيستمي که در آن از روشهاي راداري براي تعيين برد ، ارتفاع و جهت هدف راداري که با راديو سوند بالاي زمين ...

radaar station
ايستگاه رادار ~ مکان زميني ، هوايي يا دريايي سيستم راداري که سيگنالها را ارسال يا دريافت مي کند .

radarsurveillance
مراقبت راداري ~ استفاده از يک يا چند دستگاه رادار براي تعيين فاصله هدف و ايجاد اطلاعات نزديک شدن ~ به آن ، مراقبت مي تواند شامل تصحيلاتي براي شناسايي هدف به عنوان دوست يا دشمن و ابزارهايي براي رله کردن داده ها به مراکز کنترل و يا اطلاعات مناسب باشد .