radio frequency


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
بسامد راديويي ~ بسامدي که در آن از تابش انرژي الکترومغناطيس همدوس براي مخابرات استفاده مي شود . بسامدهاي خيلي کم ، کمتر از 30 کيلوهرتز ، بسامد کم ، 300-30 KHz ، بسامد ميانه ، 3000-300 kHz ؛ بسامد بالا ، 30-3MHz ؛ بسامد خيلي بالا ، 300-30 MHz ؛ بسامد فوق بالا ، 3000-300 MHz ؛ بسامد ابر بالا ، 30-3 GHz؛ بسامد بينهايت بالا ، 300-30 GHz . ( براي کليد واژه هايي که با radio-frequency شروع مي شوند به واژه هاي شروع شونده با RF رجوع کنيد )

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radio frequency معنی radio frequency معنی radio frequency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radio frequency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radio-frequency interference; RF interference
تداخل بسامد - راديويي؛ تداخل RF ~ تداخل در دريافت راديويي که در بسامد سيگنال مطلوب يانزديک آن اتفاق مي افتد و مي تواند ناشي از منابع طبيعي مانند رعد و برق يا منابع ساخت بشر مانند دستگاههاي جوش قوسي يا ماشينهاي دياترمي ، کموتاسيون موتور DC يا باز شدن اتصالهاي رله باشد.

radio galaxy
کهکشان راديويي ~ کهکشاني متشکل از ميليونها ستاره که سيگنالهاي راديويي با شدتهاي مختلف از خود به آسمان گسيل مي کنند و در فاصله هزاران سال نوري قرار دارند.

radiogoniometer
زاويه سنج راديويي ~ زاويه سنجي که به عنوان بخشي از جهت ياب راديويي به کار ي رود. در سيستم بليني-توسي، دو آنتن حلقوي که با زاويه عمود نسبت به يکديگر قرار دارند به پيچکهاي ميدان در زاويه سنج راديويي متصل مي شوند . با استفاده از پيچک جستجوگر قابل گردش که به طور القايي با پيچکهاي ميدان تزويج شده است ، ...

radiogoniometry
زاويه سنجي راديويي ~ علم تعيين جهت دريافت امواج راديويي .

radiogram
راديوگرام ~ پيغام ارسال شده از راديو.

radio guard
محافظ راديويي ~ کشتي ، هواپيما يا ايستگاه راديويي نظامي اختصاص داده شده به شنيدن و ضبط ارسالهاي راديويي و مديريت ترافيک پيغام در يک يا چند بسامد تخصيصي .

radio-guidance system
سيستم دايت راديويي ~ سيستم هدايتي که از سيگنالهاي راديويي براي هدايت پرواز موشک يا وسايل ديگر از ايستگاه زميني استفاده مي کند.

radio-guided bomb
بمب هدايت شونده راديويي ~ بمب زميني هدايت شونده با کنترل راديويي ازخارج موشک .

radio horizon
افق راديويي ~ مکان هندسي نقاطي که جهت پرتوهاي فرستنده در آنها به سطح زمين مماس مي شود. فاصله تا افق راديويي تحت تاثير شکست پرتوها در جو است.

radio interference
تداخل راديويي ~ تداخل در دريافت سيگنال راديويي مطلوب با سيگنال راديويي نامطلوب يا اغتشاش راديويي.