radiosounde , radio meteorograph


اصطلاح
برق و الکترونیک
32 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
راديو سوند ، هوانگار راديويي ~ ترکيب دستگاه ثبت پديده هاي جوي با يک فرستنده راديويي . وقتي که اين دستگاه با بالن بالا فرستاده مي شود . مي تواند سيگنالهاي راديويي قابل ثبتي را به ايستگاه زميني بفرستد که به صورت اطلاعات فشار ، دما و رطوبت در فاصله هاي زماني منظم در حين بالا رفتن آن بر گرداندن شود . پس از انفجار بالن ، دستگاه با چتر فرود مي آيد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radiosounde , radio meteorograph معنی radiosounde , radio meteorograph معنی radiosounde , radio meteorograph به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radiosounde , radio meteorograph در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radio source
منبع راديويي ~ منطقه اي در آسمان که تجهيزات ستاره شناسي راديويي از آن امواج راديويي دريافت مي کند .

radio spectrum , RF spectrum
طيف راديويي ، طيف RF ~ تمام محدوده بسامدي که در آن مي توان امواج راديويي مفيد توليد کرد . اين محدوده از بسامدهاي شنوايي تا حدود 300 گيگا هرتز گسترده مي شود . طيف راديويي به هشت باند تقسيم شده است ( باند يا بسامد راديويي را ببينيد )

radio star
ستاره راديويي ~ منبع راديويي مجزا در آسمان که معمولاً متناظر با يک ستاره نوراني شناخته شده نيست و بنابر اين آن را منبع راديويي ناميد . خورشيد تنها ستاره شناخته شده اي است که امواج راديويي گسيل مي کند .

radio station
ايستگاه راديويي ~ ايستگاه مجهز شده براي مخابرات راديويي يا پخش راديويي .

radio -station intrference
تداخل ايستگاه راديويي ~ تداخل ناشي از ايستگاههاي راديويي ديگر با ايستگاه مطلوب براي دريافت .

radio sun
خورشيد راديويي خورشيدي که تابش الکترومغناطيسي در قسمت راديويي طيف شناخته مي شود.

radio system
سيستم راديويي نصب تجهيزات راديويي کامل که امکان مخابرات چند کاناله را بين دو نقطه فراهم مي کند .

radiotelegraph
فرستنده راديو تلگراف ~ فرستنده راديويي که قادر به کار با سيگنالهاي رمز ( گسيل نوع A1, B ) است .

radio telegraphy
راديو تلگرافي ~ تلگراف ارسال شده با امواج راديويي به جاي سيم . در راديو تلگراف معمولاً از رمز مورس بين المللي استفاده ~ مي شود .

radio telephone , radiophone
راديو تلفن ~ ، راديوفون ~ 1. واژه اي براي اشاره به تلفن ار طريق کانالهاي راديويي ، 21. فرستنده راديويي و گيرنده راديويي که همراه با يکديگر امکان مخابرات تلفني دو طرفه را با راديو فراهم مي کنند .