RC constant

R DS(ON)

نماد مقاومت استاتيک بين درين و سورس يک MOSFET قدرت در باياس مستقيم در جريان درين و ولتاژ گيت معين .

reactance

رآکتانس ~ مخالف در برابر عبور جريان متناوب از سلف ياخازن خالص در مدار که بر حسب اهم بيان مي شود . رآکتانس مؤلفه امپدانسي است که ناشي از مقاومت نيست . رآکتانس القايي در اثر خودالقايي و رآکتانس خازني ناشي از ظرفيت خازني است.

reactance control circuit

مدار کنترل رآکتانسي ~ مداري در گيرنده تلويزيون رنگي که ولتاژ تصحيح DC خروجي از آشکارساز فاز را به تغيير رآکتانس خازني تبديل مي کند که نوسان ساز 3/58 MHz ~ را در بسامد فاز صحيح نگه مي دارد.

reactance frequency divider

مقسم بسامد رآکتانسي ~ مقسم بسامدي که از يک پيچک ياخازن غير خطي براي توليد زيرهماهنگهاي منبع سينوسي استفاده مي کند.

reactance frequency multiplier

ضرب کننده بسامد رآکتانسي ~ ضرب کننده بسامدي که از يک پيچک يا خزان غير خطي براي توليد زيرهماهنگهاي منبع سينوسي استفاده مي کند.

reactance modulator

مدوله کننده رآکتانسي ~ مدوله کننده اي که رآکتانس آن مي تواند مطابق با دامنه لحظه اي ولتاژ مدوله کننده تغيير کند. مدوله کننده راکتانسي مداري است که مدوله سازي فاز يا بسامد را انجام مي دهد.

reaction

واکنش ~ 1. عملي که يک يا چند ماده در آن به يک يا چند ماده جديد تبديل مي شوند، مانند واکنش هسته اي . 2. واژه انگليسي بريتانيايي براي positive feedback.

reaction cavity

کاواک واکنشي ~ کاواکي که مي تواند ، براي کاربردهاي کنترل بسامد دستي يا خودکار ، روي بدنه يا انتهاي موجبر نصب شود . تنظيم با استفاده از زير سنجي که موقعيت پيستون داخل کاواک را کنترل ميکند ، انجام مي شود.

reaction motor

موتور واکنشي ~ موتور سنکروني که روتور آن شامل قطبهاي برجسته است ولي سيم پيچ و آهنرباي دايمي ندارد.

reactivation

بازفعال سازي ~ اعمال ولتاژي بالاتر از حد عادي به کاتد توريمي لامپ الکتروني براي چند ثانيه ، به منظور ايجاد لايه تازه اي از اتمهاي توريم در سطح فيلمان و در نتيجه بهبود گسيل الکترون.