reactive power; reactive voltamperes; wattless power


اصطلاح
برق و الکترونیک
52 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
توان رآکتيو ؛ ولت آمپر رآکتيو ؛ توان بي وات ~ مقدار توان به دست آمده از حاصلضرب مقدار مؤثر جريان بر حسب آمپر در مقدار مؤثر ولتاژ بر حسب ولت ، با علامت اختلاف فاز زاويه اي و ولتاژ . واحد توان راکتيو وار است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت reactive power; reactive voltamperes; wattless power معنی reactive power; reactive voltamperes; wattless power معنی reactive power; reactive voltamperes; wattless power به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک reactive power; reactive voltamperes; wattless power در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reactor
رآکتور ~ قطعه اي که رآکتانس سلفي ياخازني را به مدار اعمال ميکند ، مانند پيچک يا خازن.

read
خواندن ~ 1. کسب اطلاعات ، معمولاً از شکلي از حافظه در کامپيوتر . 2. توليد خروجي متناظر با الگوي ذخيره شده در لامپ ذخيره بار .3. فهميدن واضح ، در مخابرات راديويي.

read in
خواندن ~ حس کردن شکلي از اطلاعات و ارسال اين اطلاعات به حافظه داخلي کامپيوتر .

reading
قرائت ~ 1. نمايش نشان داده شده با ابزار . 2. مشاهده قرائتهاي دو يا چند ابزار.

reading rate
نرخ قرائت ~ تعداد نويسه ها ، لغتها ، ميدانها يا بلوکهايي که قطعه قرائت وروي مي تواند در واحد زمان ، حس کند.

reading speed
سرعت قرائت ~ نرخ قرائت عناصر ذخيره شده موالي در لامپ ذخيره بار .

read number
تعداد قرائت ~ تعداد دفعاتي که عنصر ذخيره کننده بدون بازنويسي در لامپ ذخيره بار ، خوانده مي شود.

read-only memory
حافظه فقط خواندني ~ حافظه نيمرساناي غير فراري که اطلاعات دودويي در آن ، هرکدام در نشاني ثابتي قرار گرفته اند و قابل تغيير نيستند . اين حافظه ، ذخيره دايمي اطلاعاتي است که به طور رتب مورد استفاده قرار مي گيرد . مانند جداول داده و نويسه هاي صفحه هاي نمايش الکترونکي . ROMهاي برنامه ريزي شده درکارخانه ...

readout
خواندني ~ نمايش اطلاعات خروجي بالامپ پرتو کاتدي يا صفحه نمايش بلور مايع يا چاپگر .

read pulse
پالس خواندن ~ پالسي که سبب کسب اطلاات از سلول يا سلولهاي مغناطيسي مي شود.