real time


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
زمان -حقيقي ~ انجام محاسبه اي در حين فرايند فيزيکي مربوط به آن ، به طوري که نتايج آن براي هدايت فرايند فيزيکي در دسترس باشد . اين کار در کنترل صنعتي معمول است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت real time معنی real time معنی real time به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک real time در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
real-time clock
ساعت زمان - حقيقي ~ مداري که زمان را با سرعتي که از عملکرد در حال انجام تشکيل مي شود ، اندازه مي گيرد.

real-time data
داده زمان- حقيقي ~ داده هاي ارايه شده به شکل قابل استفاده در همان زمان اتفاق افتادن حادثه . تؤخير در ارايه داده ها بايد آنتقدر کم باشد که امکان عملکرد اصلاحي را در صورت نياز فراهم کند.

real-time delay
تأخير زمان - حقيقي ~ تأخير زماني قابل صرفه نظر کردن که معمولاً در حدود چند نانوثانيه و قابل کنترل است. در آرايه هاي آنتني از آن براي به دست آوردن الگوي تابش مطلوب با اتصال مطلوب با اتصال خطوط تأخير مناسب بين عناصر آرايه استفاده مي شود.

real-time operation
عملکرد زمان - حقيقي ~ پردازش داده هاي کامپيوتري کهآنقدر سريع است که مي تواند اطلاعات مربوط به حوادث را به محض اتفاق افتادن آنها پردازش کند. کامپيوتر داده را از حسگرها جمع مي کند ، محاسبات را انجام مي دهدو پاسخ سريعي براي نگهداشتن ارتباط خود با فرايند ارايه مي دهد. کنترل موتور خودرو ، ترمزهاي ضدقفل ...

rear projection
نمايش روي پرده از پشت ~ سيستم تلويزيوني نمايش روي پرده که تصوير در آن روي صفحه نمايش شيشه اي زمينه انداخته مي شود تا از طرفديگر ديده شود.

rebroadcast
پخش مجدد ~ تکرار برنامه راديويي يا تلويزيوني در زماني ديگر .

recalescent point
دمايي که درآن باسرد شدن فلز حرارت داده شده ، به طور ناگهاني گرما آزاد مي شود.

receiver
گيرنده ~ تجهيزات کامل لازم براي دريافت امواج راديويي مدوله شده و تبديل آنها به شکل اوليه ، مانند صدا يا تصوير . بااين کار اطلاعات مفيد نيز در گيرنده راداري ايجاد مي شود.

receiver bandwidth
پهناي باند گيرنده ~ حوزه بسامدي بين نقاط نيم - توان در منحنيهاي پاسخ بسامدي گيرنده.

receiver gating
دريچه بندي گيرنده ~ اعمال ولتاز کار به يک ياا چند طبقه گيرنده تنها در حين بخشي از سيکل عملکرد که مي خواهيم دريافت انجام شود.