red restorer


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
بازسازي کننده قرمز ~ بازسازي کننده DC براي کانال قرمز مدار لامپ تصوير تلويزيون رنگي سه تفنگي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت red restorer معنی red restorer معنی red restorer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک red restorer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reduced-instruction set computer
کامپيوتر با مجموعه دستورالعملهاي کاهش يافته [ ديسک ] ~ پردازنده کامپيوتري که مجموعه کوچکي از دسورالعملهاي پايه را ، با کنار گذاشتن دستورالعملهايي که به ندرت به کار مي روند ، به سرعت انجام م يدهد. مدارهاي صرفه جويي شده با کنار گذاشتن دستورالعملهاي پيچيده مي توانند به عنوان ثباتهاي اضافي يا توابع ديگ ...

redundancy
افزونگي ~ دوتايي ساختن تمام يا بخشي از مدار بندي يا اطلاعات براي ادامه يافتن عملکرد کامپيوتر در صورت بروز اشکال در بخشي از تجهيزات آن.

redundaney check
بازبيني افرونگي ~ آزمون ترکيب ممنوع که بر اساس رقمهاي دوتايي که رقمهاي آزمون ناميده مي شوند، براي آشکار کردن خطاهاي کامپيوتر ، انجام مي شود.

redundant digit
رقم افزوده ~ رقمي که در محاسبه واقعي لازم نيست اما مانع از بروز خطا در کامپيوتر ديجيتال مي شود.

redundant operation
عملکرد افزون ~ عمل تغذيه سيستمهاي الکترونيکي با گروهي موازي از واحدهاي تغذيه با مقادير برابر که خروجي کل آنها در بار کامل بيشتر از مقدار لازم براي عملکرد سيستم در بار کامل است. به اين ترتيب امکان فعال باقي ماندن سيستم در صورت بروز خطا در يکي از واحدها فراهم مي شود و قابليت اعتماد سيستم بيشتر مي شود ...

red video voltage
ولتاژ تصوير قرمز ~ سيگنال ولتاژ خروجي از بخش قرمز دوربين تلويزيوني رنگي يا ولتاژ سيگنال ديگري بين ماتريس و شبکه تفنگ قرمز در لامپ تصوير تلويزيون رنگي سه تفنگي .

reed relay; magnetic reed relay
رله زبانه اي ؛ رله زبانه اي مغناطيسي ~ رله اي که داراي اتصالهاي نصب شده روي زبانه هاي مغناطيسي است که در طول حباب شيشه اي کوچکي درزگيري شده اند . پيچک تحريک کننده به دور حباب يا ساختار هسته فريتي کمکي پيچيده مي شوند تا ميدان مغناطيسي لازم براي عملکرد رله تأمين کند. اتصالها ميتوانند خشک يا تر شده در ...

reed switch; magnetic reed switch
سوييچ زبانهاي ؛ سوييچ زبانه اي مغناطيسي ~ سوييچي که داراي اتصالهايي در انتهاي زبانه هاي فرُومغناطيسي درزگيري شده در حباب شيشه اي است که براي تحريک با ميدان مغناطيسي خارجي طراحي شده است. اين اتصالها مي توانند خشک يا تر شده در جيوه باشند. سوييچ زبانه اي ساختار اصلي رله زبانه اي است.

reentrant
روبه داخل ~ جسمي که يک يا چند قسمت آن به سوي داخل است مانند بعضي از انواع خاص تشديدگرهاي کاواکي .

reference black level
سطح سياهي مرجع ~ سطح سيگنال تصوير در تلويزيون که متناظر با حد بيشينه تعيين شده براي قله هاي سياهي است.