refenerate


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
باز توليد کردن ~ 1. بازسازي پالس به صورت اوليه آن 2. بازسازي اطلاعات ذخيره شوده به شکل اوليه در لامپ ذخيره براي مقابله با محور شدگي و اغتشاش .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت refenerate معنی refenerate معنی refenerate به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک refenerate در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
regeneration
باز توليد ~ 1. جايگزين کردن يا بازسازي بارها در لامپ ذخيره بار براي غلبه بر اثرات کاهشي که شامل تلفات بار ناشي خواندن مي شود. 2. positive feedback.

regeneration control
کنترل باز توليد ~ خازن متغير،سلف متغير ، پتانسيومتر يا رئوستايي در گيرنده بازتوليدي که مقدار پسخورد را کنترل مي کند و در نتيجه باز توليد را در محدوده ي مفيد نگه مي دارد.

regeneration period; scan period
تناوب باز توليد ؛ تناوب جارو ~ فاصله زماني که در آن صفحه نمايش لامپ ذخيره پرتو کاتدي با باريکه جارو مي شود تا توزيع بار نشان دهنده اطلاعات ذخيره شده را دوباره توليد کند.

regenerative amplifier
تقويت کننده باز توليدي ~ تقويت کننده اي که از فيدبک مثبت براي افزايش بهره و قابليت انتخاب استفاده مي کند.

regenerative detector
آشکارساز باز توليدي ~ مدار آشکارسازي که انرژي RF در آن از مدار کلکتور به مدار بيس برگردانده مي شود تا پسخورد مثبتي را در بسامد حامل ايجاد کند و در نتيجه تقويت کنندگي و قابليت انتخاب مدار را افزايش دهد.

regenerative receiver
گيرنده باز توليدي ~ گيرنده راديويي که داراي آشکارساز باز توليدي است.

regenerative repeater
تکرار کننده باز توليدي ~ تکرار کننده اي که باز توليد پالس را براي ايجاد شکل اوليه سيگنال پالسي در دستگاه ماشين نويسي از راه دورو مدارهاي رمز ديگر انجام مي دهد. هر عنصر رمز با عنصر رمز جديدي که داراي زمان بندي ، شکل موج و دامنه معين است ، جانشين مي شود.

Reggia-spencer phase shifter
جا به جا کننده فاز رژيا- اسپنسر ~ جا به جا کننده فاز متقابلي که ميله اي از جنس فرُو مغناطيس دارد به طور محوري داخل بخشي از موجبر قرار مي گيرد . با عبور جريان از سلونوئيد پيچيده شده به دور موجبر ميدان مغناطيسي طولي به وجود مي آيد . اين ميدان مغناطيسي سبب تغيير در تراوايي مغناطيسي ماده مي شود و تغيير ...

regional channel
کانال منطقه اي ~ کانال پخش راديويي استانداردي که ايستگاههاي متعددي مي توانند با توان حداکثر 5kw ، در آن عمل کنند.

register
ثبات ~ 1. مداري که اطلاعات را در قالب دودويي براي پردازش يا انتقال نگه مي دارد . مدار فليپ فلاپ ساده ترين شکل ثبات و همچنين ساده ترين شکل حافظه است. ثباتها مدارهاي مهمي در کامپيوتر هستند و مي تواند يک يا جند لغت را نگه دارند. 2. در هنرهاي گرافيکي و چاپي ، تطبيق دقيق يا روي هم نشاندن يو يا چند تصوير ...