relay


اصطلاح
برق و الکترونیک
5 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
رله ~ 1. قطعه اي که با تغيير شرايط يک مدار الکتريکي ف يک يا چند اتصال را در همان مدار يامدار ~ الکتريکي ديگحر باز و بسته مي کند. رايجترين انواع آن رله هاي الکترومغناطيسي ، زبانه دار حالت جامد و حرارتي هستند . 2. سيستم راديويي ريز موج يا نوع ~ ديگري که سيگنال را از يک ارتباط مخابراتي راديويي به ارتباط ديگحر عبور مي دهد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت relay معنی relay معنی relay به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک relay در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
relay armature
آرميچر رله ~ قسمت آهني متحرک رله .

realy broadcast station
ايستگاه رله پخش ~ ايستگاه اختصاص يافته براي ارسال برنانه ها از نقاطي که امکانات سيمي در آنجا در دسترس نيست ، با يک يا چند ايستگاه پخش .

relay channel
کانال رله باند بسامدهاي ارسال يک سيگنال رله تلويزيوني تک همراه با باندهاي محافظ .

relay coil
پيچک رله ~ يک يا چند سيم پيچي روي قاب مشترک که با هسته ي آهني براي تشکيل رله الکترومغناطيسي به کار مي رود .

relay contact
اتصال رله ~ يک زوج از اتصالهايي که با حرکت آرميچر رله باز يا بسته مي شود .

realy chatter
وزوز رله ~ صداي ک بسامدي که به هنگام برق دار شدن پيچک رله با جيران متناوب يا جريان يکسو شده ي فبلتر نشده ، ايجاد مي شود .

relay magnet
اهنرباي رله ~ آهنرباي الکتريکي که به هنگام برق دار شدن ، آرميچر رله را جذب مي کند .

relay receiver
گيرنده رله ~ گيرنده اي که سيگنال ورودي ريز موج يا تلويزيون رله را مي پذيرد و سيگنال خروجي ريز موج يا تلويزيون رله را به قمست فرستنده ايتسگاه تکرار کننده مي دهد .

relay system
سيستم رله ~ 1. ساختاري از رله ها براي قطع و وصل کردن . 2. radio repeater .

release
رها سازي ~ آرايش مکانيکي ، الکترومکانيکي يا انواع ديگر قطعات براي نگه داشتن يا آزاد کردن يک قطعه يا مکانيزم بر حسب نياز .