reluctivity


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
مقاومت مغناطيسي ويژه ~ نسبت چگالي مغناطيسي در يک ناحيه به القاي مغناطيسي در همان ناحيه . مقاومت مغناطيسي ويژه عکس تراوايي مغناطيسي است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت reluctivity معنی reluctivity معنی reluctivity به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک reluctivity در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
remanence
نگهدارندگي مغناطيسي ~ چگالي شار مغناطيسي باقي مانده در مدار مغناطيسي پس از برداشته شدن نيروي محرکه مغناطيسي . اگر مدار مغناطيسي شکاف هوايي داشته باشد نگهدارندگي کمتر از چگالي شار پس مانده خواهد بود.

remanent charge
بار بازمانده ~ باري که پس از برداشته شدن ولتاژ اعمالي در قطعه فرُوالکتريک باقي مي ماند.

remanent induction
القاي بازمانده ~ القايي که به هنگام صفر شدن نيروي محرکه مغناطيسي اطراف مدار مغناطيسي ، در ماده مغناطيسي باقي مي ماند.

Remendur
نگهدارنده مغناطيسي ~ ماده مغناطيسي با عملکرد بالا که مي تواند نگهدارندگي تا 21/5KG داشته باشد . اين ماده از جنس آلياژ کبالت آهن - واناديم ، چکش خوار و نرم شکست است.

remodulation
باز مدوله سازي ~ مدوله سازي انتقالي از يک حامل به حامل ديگر .

remodulator
باز مدوله کننده ~ مداري که مدوله سازي دامنه را به مدوله سازي جا به جايي - بسامد صوتي ، براي ارسال سيگنالهاي فکس روي کانال صداي بسامد راديويي ، تبديل مي کند.

remote control
کنترل از راه دور ~ کنترل تجهيزات از فاصله ي دور و با استفاده از سيم يا امواج نوري ، راديويي ، صوتي ، ما فوق صوت يا ابزارهاي ديگر .

remote cutoff
قطع دور ~ مشخصه اي که در آن باياس منفي بزرگي براي قطع کامل جريان خروجي لامپ الکتروني يا قطعه تقويت کننده ديگر لازم است.

remote indicator
نشانگر راه دور ~ 1. نشانگري که در فاصله اي از عنصر حسگر جمع آوري کننده اطلاعات قرار داد و داده ها به طريق مکانيکي ، الکتريکي از طريق سيم يا امواج نوري ، صوتي يا راديويي منتقل مي شوند. 2. repeater.

remote line
خط راه دور ~ خط ارسال برنامه بين نقطه پيکاپ و استديو پخش يا ايستگاه فرستنده.