removable media drive


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
حافظه ران برداشتني ~ هر يک از انواع راه اندازي هاي حافظه بامحيط ذخيره داده قابل برداشتن به منظور پشتيباني ديسک سخت کامپيوترهاي شخصي و در بعضي مواقع جايگزين ديسک لغزان ران . آن معمولاً بين 100 تا 130Mbyte است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت removable media drive معنی removable media drive معنی removable media drive به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک removable media drive در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
rendezvous radar
رادار محل ملاقات ~ رادار طراحي شده براي استفاده در محل ملاقات مداري و پايگاه فضايي .

repeatability
قابليت تکرار ~ 1. معياري براي تغيير مقدار قرائت ابزاري مانند پتانسيومتر دقيق به هنگام انجام آزمايشهاي خاص تحت شرايط ثابت . آن را بار توليد پذيري نيز مي نامند. 2. قابليت رگوله کنندگي ولتاژ يا لامپ مرجع ولتاژ براي رسيدن به همان افت ولتاژ در زمان تعيين شده پس از آغاز هر مدت زمان هدايت.

repeater station; relay station
ايستگاه تکرار کننده ؛ ايستگاه رله ~ ايستگاهي که شامل يک يا چند تکرار کننده است.

repeating timer
زمان سنج تکرار ~ زمان سنجي که به تکرار چرخه کاري خود تا هنگام برداشته شدن فرمان تحريک ادامه مي دهد.

repeller; reflector
بازگردان ؛ بازتابنده ~ الکترودي که وظيفه اصلي آن نگهداري جهت جريان الکتروني در لامپ الکتروني است.

repertory dialer
شمارگير تکرار کننده ~ تجهيزات الکترونيکي که فهرستي ازشماره تلفنها را ذخيره مي کند و بنابر درخواست ، به طور خودکار شماره را مي گيرد مانند آنچه که در بعضي از انواع تلفنها به کار مي رود.

repetition rate; recurrence rate; repetition frequency
سرعت تکرار ؛ سرعت برگشت ؛ بسامد تکرار ~ سرعت تکرار سيگنالهاي توليد ارسال شده.

repetitive error
خطاي تکراري ~ بيشينه انحراف متغيير کنترل شده از مقدار متوسط برگشتيهاي متوالي به شرايط کاري معين پس از انحراف معين در سيستم کنترل خودکار.

reply; response
پاسخ ~ سيگنال RF يا ترکيب سيگنالهاي ارسال شده از باز فرستنده در پاسخ به درخواست تکرار .

reproduction speed
سرعت بازسازي ~ سطح نسخه ضبط شده در واحد زمان بارگيرنده فکس ؛ سرعت تغذيه فکس.