resistance strains gage


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
سنجيده کرنش مقاومتي ~ سنجيده کرنش تشکيل شده از نواري از يک ماده که روي قسمت تحت آزمايش چسبانده مي شود و مقاومت آن با کشيده شدن يا فشرده شدن تغيير مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت resistance strains gage معنی resistance strains gage معنی resistance strains gage به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک resistance strains gage در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
resistance wire
سيم مقاومت ~ سيم ساخته شده از فلز يا آلياژي کخه مقاومت زيادي در واحد طول دارد . مانند نيکروم ، مقاومتهاي سيم پيچکي و المنتهاي حرارتي شکل پيچيده شده سيم مقاومت هستند .

resistive conductor
رساناي مقاومتي ~ رسانايي که بيشتر از آن به دليل مقاومت زيادش در واحد طول استفاده مي شود .

resistive transducer
تراگردان مقاومتي ~ حسگر يا تراگرداني که عملکرد آن بر اساس تغيير ايجاد شده در مقاومت ناشي از کميت تحت اندازه گيري است که شامل تبديل کميتهايي از قبيل سرعت سيال ، نيرو ، بار، کرنش مکانيکي ، فشار و دما به خروجيهاي الکتريکي است .

resistivity , specific resistance
مقاومت ويژه ~ مقاومتي که واحد حجم ماده بر حسب اهم در برابر عبور جريان از خودنشان مي دهد . مقاومت ويژه عکس رسانايي ويژه ماده است و بر حسب اهم - سانتي متر اندازه گيري مي شود . مقاومت ويژه نمونه سيمي بر حسب اهم سانتي متر برابر است ، مقاومتR بر حسب اهم ضرب در سطح مقطع A ~ بر حسب سانتي متر مربع و تقسيم ...

resistor
مقاومت ~ قطعه ~ ساخته شده براي ايجاد مقدار معيني مقاومت . مقاومت در مدار ، مقدار جريان را محدود مي کند ~ يا افت ولتاژ به وجود مي آورد . انواع اصلي مقاومتهاي مجزا عبارت اند از کربن - مرکب ، کربن پوسه اي ، سيم پيچي ، پوسه فلزي و پوسه سرعتي . همچنين تراشه هاي مقاومتي پوسه - نارک و پوسه ضخيم ( سرمتي ) ...

resistor - capacitor - transistor logic
منطق مقاومت - خازن - ترانزيستور ~ منطق مقاومت - ترانزيستوري که خازنهايي براي افزايش سرعت به آن اضافه شده اند .

resistor color code
رمز رنگي مقاومت ~ شيوه نشانه گذاري مقدار بر حسب اهم روي مقاومتها با استفاده از نوراهاي رنگي مطابق با تعريف رمز رنگي EIA .

resistor core , mandrel
هسته مقاومت و ميله ~ نگهدارنده عايقي که المنت مقاومت روي آن پيچيده شده يا به طريق ديگري روي آن قرار مي گيرد .

resistor element
عنصر مقاومت ~ قسمتي از مقاومت که خاصيت مقاومتي را ايجاد مي کند و مي تواند فلز خالص ، آلياژ ، پوشش فلز ، مخلوط کربن سرمت يا پلاستيکي حاوي پودر ريز فلزي باشد .

resistor network
شبکه مقاومت ~ عناصر ماقومتي نشانده شده روي زير ساخت سراميکي که از داخل با مسير هاي فلزي رسانا به يکديگر متصل شده اند . شبکه هاي به صورت مقاومتهاي چند تايي در بسته هاي دو رديفه ( DIP ~ ) و يک رديفه ( SIP ) قرار داده مي شوند .