retentivity


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
قابليت نگهداري ~ ويژگي ماده مغناطيسي که با پسماند شار مغناطيسي مربوط به القاي اشباع در ماده اندازه گيري مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت retentivity معنی retentivity معنی retentivity به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک retentivity در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reticle
شطرنجي ~ فتوماسک نوري از خطوط ظريفي که مرزهاي جدا کننده قطعات مدارهاي مجتمع را تعريف مي کند ، که در طول پولک براي فرايند توليد C چند گانه به طور همزمان تکرار مي شوند .

retrace, flyback
برگشت ~ پس گشت ~ بر گشت باريکه الکتروني به نقطه آغاز آن در لامپ در تو- کاتدي پس از يک جارو .

retrace blanking
محو برگشت ~ محو کردن در لامپ تصوير تلويزيوني در حين فاصله هاي زماني برگشت عمودي براي جلو گيري از نمايش خطوط برگشت روي صفحه . پالس ولتاژ محو از نوسان ساز جاروي عمودي يا مدارهاي انحراف عمودي گرفته مي شوند و به شبکه کنترل لامپ تصوير اعمال مي شوند.

retrace interval , retrace period , retrace time , return interval , return period , return
فاصله زماني بازگشت ، زمان تناوب بازگشت ، زمان بازگشت ~ فاصله زماني براي برگشت باريکه پويش محو شده لامپ تصوير تلويزيون يا لامپ دوربين به نقطه آغاز خط يا ميدان . اين زمان براي برگشت افقي حدود 7 ميکرو ثانيه و براي برگشت عمودي خدود 500 تا 750 ميکرو ثانيه در پخش تلويزيوني NTSC است .

retrace line , return line
خس برگشت ، خط بازگشت ~ خط دنبال شده با باريکه الکتروني در لاپ پرتو کاتدي که از انتهاي خط يا ميدان به آغاز خط يا ميدان بعدي مي رود .

retransmission unit
واحد ارسال مجدد ~ واحد کنترلي که ايستگاه واسطه اي براي تغذيه خودکار يک واحد فرستنده - گيرنده راديويي ، به واحد فرستنه گيرنده ديگري براي مخابرات دو طرفه است .

retroreflector
بازتابنده برگشتي ~ قطعه اي که تابش را در مسيري موازي با پرتوهاي تابش در محدوده گسترده اي از جهت بازتابنده برگشتي باز مي تاباند مانند سنجش ليزري . نوعي از آن ، بازتابنده گوشه اي ، هدف موثري براي رادار است .

return - beam mode
مدبرگشت - باريکه ~ مد عملکرد لامپ دوربين که در آنجريان خروجي از بخشي از باريکه پويش گرفته مي شود که در هدف جذب نشده است .

return- beam vidicon
ويديکن باريکه - برگشتي ~ ويديکني که باريکه الکتروني آن که هدف را مي پيمايد از روي هدف به سمت ضرب کننده الکتروني و آندي که اطراف تفنگ ارکتروني را گرفته اند خم مي شود . نوري که روي سطح هدف مي افتد. مقاومت سطح را تغيير مي دهد و درنتيجه انرژي رادر بارکه برگشتي مدوله مي کند .

return loss
تلفات برگشت ~ 1. اختلاف بين توان تابشي به ناپيوستگي در سيستم انتقال و توان بازتابيده از ناپيوستگي 2. نسبت توان تابشي به ناپيوستگي به توان بازتابيده از ناپيوستگي ، بر حسب دسيبل .