reverse polish notation


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
نماد گذاري لهستاني معکوس ~ ممنطقي که در بعضي ماشيم حسابها استفاده مي شود و امکان وازد کردن عبارت رياضي را از چپ ~ به راست ، همان طور که نوشته مي شود ، فراهم مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت reverse polish notation معنی reverse polish notation معنی reverse polish notation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک reverse polish notation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reverse resistance
مقاومت معکوس ~ مقاومت ديود يکسو کننده اندازه گيري شده در مقدار ولتاژ معکوس يا جريان معکوس معين.

reverse voice chennel
کانال صداي معکوس ~ کانال صداي مورد استفاده از ايستگاه سيار به ايستگاه زميني در سيستم تلفن همراه سلولي.

reverse voltage
ولتاژ معکوس ~ ولتاژ اعمال شده به ديود يکسو کننده که قطبيت آن مخالف حالت عادي است .

reversible counter
شمارنده برگشت پذير ~ شمارنده اي که قادر به شمارش از راست به چپ يا از چپ به راست ، معمولاً بدون تغيير وضعيت شمارش در هنگام معکوس مغناطيس از مقدار کم .

reversible permeability
تراوايي معکوس شدني ~ واژه اي براي تراوايي افزايش به هنگام بيشتر شدن تغيير در ميدان مغناطيسي از مقدار کم .

reversible transducer
تراگردان بر گشت پذير ~ تراگرداني که تلفات آن مستقل از جهت انتقال است .

reversing motor
موتور ~ موتوري که جهت گردش آن مي تواند با تغيير اتصالهاي الکتريکي با روشهاي ديگر ، در هنگام کار کردن موتور با آخرين سرعت ، معکوس شود . سپس موتور به ححالت توقف ميرسد ، معکوس مي شود و به حداکثر سرعت در جهت مخالف مي رسد .

reversing motor
موتور ~ موتوري که جهت گردش آن مي تواند با تغيير اتصالهاي الکتريکي با روشهاي ديگر ، در هنگام کار کردن موتور با آخرين سرعت ، معکوس شود . سپس موتور به حالت توقف مي رسد ، معکوس مي شود و به حداکثر سرعت در جهت مخالف مي رسد .

reversing switch
سوييچ معکوس کننده ~ سوييچي به منظور معکوس کردن اتصالهاي بخشي از مدار .

rewind
نوار بر گردان ، بر گرداندن ~ 1. قطعاتي در دستگاه ضبط نوار مغناطيسي که نوار را با سرعت زياد به چرخک تغذيه بر مي گرداند ~ 2. برگشت نوار مغناطيسي صوتي يا تصويري در کاست به نقطه شروع آن .