RF ~ power probe

RF power supply

منبع تغذيه ~ منبع تغذيه ولتاژ -بالايي که خروجي نوسان ساز RF را با استفاده از ترانسفورماتور هسته-هوايي به ولتاژهاي بالاي لازم براي آند ثانويه لامپ پرتو-کاتدي افزايش مي دهد. سپس اين انرژي يکسو مي شود تا ولتاژ DC بالاي لازم را فراهم کند.

RF pulse

پالس RF ~ پامل RF که با دامنه آن با پالس مدوله شده است. دامنه حامل مدوله شده قبل و بعد از پالس ، صفر است.

RF response

پاسخ RF ~ پاسخ گيرنده به بسامدهاي راديويي داخل و خارج کانال دريافت شده .

RF signal generator

مولد سيگنال RF ~ ابزار آزمايشگاهي که بسامدهاي راديويي لازم را براي تنظيم و تعمير راديو ، تلويزيون ،VCR و تجهيزات الکترونيکي ديگر فراهم مي آورد.

RF stage

طبقه RF ~ يک طبقه تک در تقويت RF .

RF transformer

ترانسفورماتور RF ~ ترانسفورماتوري که داراي يک سيم پيچي انشعاب دار يا دو يا چند سيم پيچي است که رآکتانس القايي را و ياانرژي RF را با ميدان مغناطيسي از مداري به مدار ديگر منتقل مي کند. اين ترانسفورماتور مي تواندهسته هوايي يا شکلي از هسته فريتي داشته باشد.

RF transmission line

خط انتقال RF ~ خط انتقالي که به منظور هدايت انرژي RF طراحي و از دو يا چند رساناي نگهداشته شده در موقعيت فضايي ثابت نسبت به يکديگر ، در امتداد طولشان ، تشکيل شده است.

rhenium

رنيم ~ عنصر فلزي با عدد اتمي 75 و وزن اتمي 186/2 .

rheo

رئو ~ پيشوندي به معناي جاري شدن جريان .

rheography

رئوگرافي ~ آشکارسازي امپدانس بين دو الکترود قرار گرفته روي پوست.