ring time


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
زمان نوسان ~ زماني که در طول آن خروجي جعبه پژواک رادار بالاتر از سطح معيني باقي مي ماند . آغاز اين فاصله زماني با ارسال پالس است و معمولاً انتهاي آن را زماني در نظر مي گيرند که انرژي تابش شده از جعبه پژواک کمتر از حداقل لازم براي ايجاد نمايش روي صفحه رادار مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت ring time معنی ring time معنی ring time به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک ring time در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ring wire
سيم زنگ ~ يکي از دو سيمي که در مرکز تلفن به تلفن مشترک وصل مي شوند. دليل نامگذاري آن فيشهاي زنگي بوده است که اپراتوردر مراکز تلفن قديمي براي برقراري ارتباط از آنها استفاده مي کرده است. سيم زنگ معمولاً نسبت به سيم ( نوک ) ، سيم دوم از مرکز تلفن ، منفي است . سيم زنگ معمولاً داراي روکش قرمز است و سيم ...

Relative lonospheric opacity METER
ريومتر ~ ابزاري که تغييرات جذب امواج الکترومغناطيس در يونوسفر را تعيين و ثبت سطح نويز راديويي کيهاني خارج از زمين اندازه مي گيرد.

ripple
موجک ~ 1. مؤلفه ACخروجي سيگنال DC . اين واژه ، معمولاً به مؤلفه AC 50 تا 60 Hz باقي مانده در خروجي DC منبع تغذيه اشاره دارد که در نتيجه فيلتر کردن ناقص يا غير دقيق ايجاد مي شود . مقدار فيلتر کردن بستگي به بسامد موجک و مقاومت بار دارد . با کاهش مقاومت بار ، به فيلتر کردن بيشتري نياز است. 2. انحراف م ...

ripple counter
شمارنده موجک ~ شمارنده اي که از فيلپ فلاپهاي سري تشکيل مي شود. وقتي که وضعيت اولين فيلپ فلاپ تغيير مي کند روي دومي اثر مي گذارد ، دومي نير به نوبه خود روي سومي اثر مي گذراد و اين روند به همين ترتيب تا تغيير وضعيت آخرين فليپ فلاپ ادامه مي يابد .

ripple factor
ضريب موجک ~ نسبت مقدار مؤثر مؤلفه AC ولتاژ DC پالسي به مقدار متوسط آن.

ripple filter
فيلتر موجک ~ فيلتر پايين گذري که موجک جريان مستقيم به دست آمده از يکسوساز يا مولد DC را کاهش مي دهد.

ripple ferquency
بسامد موجک ~ بسامد موجک در خروجي منبع DC .

ripple voltage
ولتاژ موجک ~ مؤلفه AC متناوبي که روي ولتاژ خروجي منبع تغذيه سوار مي شود.

rise time
زمان صعود ~ زمان لازم براي افزايش پالس سيگنال از 10 تا 90% مقدار پايدار نهايي آن . اين زمان معياري براي تيزي شکل موج خروجي است.

rising-sun magnetron anode
آند مگنترون خورشيدي ~ آند مگنترون چند کاواکي که تشديگرهاي آن دو بسامد تشديد مختلف دارند که به طور متناوب براي جداسازي مدها تنظيم مي شوند. اين کاواکها به صورت شيارهاي شعاعي بلند و کوتاه در اطراف مرکز ساختار آن به نظر مي آيد و شبيه به پرتوهاي خورشيد هستند.