rotator


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
گردانه ~ قطعه اي که صفحه قطبي شدگي را مي چرخاند مانند پيچ در موجبر مستطيلي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت rotator معنی rotator معنی rotator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک rotator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
rotoflector
بازتابنده ي گردان ~ بازتابنده راداري گردان بيضي شکل که باريکه راداري جهت دار عمودي را 90 درجه مي گرداند تا به طور افقي تابيده شود .

rotor
رتور ~ عضو چرخان ماشين يا قطعه ،مانند آرميچر گردان موتور يا ژنراتور يا صفحات چرخان خازن متغير .

rotor palte
صفحه تور ~ يکي از جوشنهاي چرخان متغير که معمولاً به طور مستقيم به قاب فلزي وصل مي شود .

rounding erroe; round -off error
خطاي گرد شدگي ؛خطاي گرد کردن ~ خطاي ناشي از گرد کردن کميتي در کاميپوتر يا در محاسبات .

round off
گرد گردان ~ تغيير دادن کميتي با دقت بيشتر به کميتي با دقت کمتر با حذف رقمهاي کم ارزش تر و اعمال قاعده اي براي تغيير آخرين رقم با ارزش باقي مانده.

round- the -world echo
پژواک دور دنيا ~ سيگنالي که هر گاه موج راديويي تکراري زمين را با سرعت 300000km/s (mi/s) ، در اثر مدهاي انتشار به وجود مي آيد .

routine
روال ~ مجموعه اي از دستورالعملهاي منظم شده به ترتيب مناسب باري انجام عمليات مطلوب در کامپيوتر ، مانند حل کردن يک مسئله رياضي .

r parameter
پارامتر r ~ پارامتر تزانزيستور مربوط به مقاومت .

r/s
معادل rps در سيستم si .

R scope
اسکوپ R ~ اسکوپ رادار که صفحه نمايش R را به وجود مي آورد .