safety factor


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
عامل ايمني ~ مقدار بار بيش از مقدار مجاز عملکرد عادي ، که ماشين مي تواند بدون بروز اشکال تحمل کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت safety factor معنی safety factor معنی safety factor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک safety factor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sag
تسليم ~ شرايط زير ولتاژ بودن خط نيروي جريان - متناوب که بيش از 1برروي 60 ثانيه طول بکشد . تسليم طولاني منجر به سوختن مي شود.

Semi Automatic Ground Enviroment
احاطه زميني نيمه خودکار ~ سيستم دفاع هوايي که داده هاي مراقبت هواي آن براي ارسال به کامپيوترهاي مرکز فرماندهي پردازش م يشود. در آنجا داده ها بيشتر پردازش شده ، به زور خودکار ارزشيابي و تحليل مي شوند تا تنظيم سلاحها انجام و فرمانهاي هدايت صادر شوند.

Saint Elmos fire
آتش سنت المو ~ تخليه قابل ديدن که گحاهي روي دماغه کشتي ، برجهاي فلز و قسمتهاي يرون آمده از هواپيما ديده مي شود . و ناشي از تمرکز بارهاي الکتريکي جلوي اين قسمتهاي نوک تيز است .

sallent pole
قطب برجسته ~ ساختاري از ماده مغناطيسي براي نصب پيچک ميدان ژنراتور با موتور .

Dictionaryarium
ساماريم ~ عنصر کمياب خاکي با عدد اتمي 62 و وزن اتمي 150 /35 .

Dictionaryarium - cobalt magnet
آهنرباي ساماريم - کبالت ~ آهنرباي دائمي کمياب خاکي که بازده بالاتر ، نشتي کمتر و مقاومت بيشتري در برابر ديامغناطيس شدگي دارد و مي تواند به سطوحي بالاتر از آهنرباهاي دائمي معمولي ، مغناطيسي شود . اين مشخصات امکان کمتر ساختن اندازه و وزن آهنربا را براي کاربردهاي معيني ، فراهم مي کند . از اين آهنرباها ...

Dictionaryple - and - hold amplifier
تقويت کننده نمونه بردار و نگهدار ~ مداري متشکل از تقويت کننده ~ عملياتي و خازني که به طور موقت مقادير ولتاژ پرکنندهاي را که از حسگر ، تراگردان يا منبع سيگنال ديگري توليد مي شود ، نگه مي دارد تا زمان لازم براي کامل شدن تبديل را براي مدار مبدل آنالوگ به ديجيتال فراهم کند ، به طوري که بتواند مقدار قرا ...

Dictionarypled data
داده نمونه برداري شده ~ داده هايي که به جاي فاصله زمانهاي پيوسته ، در فواصل زماني مجزا به دست مي آيند .

Dictionaryple size
اندازه نمونه ~ تعداد واحد ها در نمونه .

Dictionarypling
نمونه برداري ~ انتخاب آماره ي کوچکي از قسمتهاي معين کل گروه تحت نظر براي آزمايشهايي که مقدار يک يا چند مشخصه کل گروه را تعيين مي کند .