scaling factor ; scaling ratio


اصطلاح
برق و الکترونیک
30 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
عامل مقياس بند ؛نسبت مقياس بندي ~ تعداد پالسهاي ورودي بر پالس خروجي مدار مقياس بندي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت scaling factor ; scaling ratio معنی scaling factor ; scaling ratio معنی scaling factor ; scaling ratio به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک scaling factor ; scaling ratio در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
scan
پويش ~ 1. امتحان کردن نقطه به نقطه سطح يا ناحيه اي در فضا با ترتيب معين ،مانند تبديل صحنه يا تصوير به سيگنال الکتريکي يا هنگامي که رادار هواپيمايي رابراي آشکارسازي ،ناوبري يا کنترل ترافيک دنبال مي کند. 2. يک جاروي کامل رادار ،نور يا هر باريکه دستگاه ديگر از بالا به پايين يا چپ به راست براي پويش .

scan axis
محور پويش ~ محوري که به عنوان مرجعي براي تعيين جا به جايي هدف در رادار يا سونار عمل مي کند.

scan converter
مبدل پويش ~ لامپ پرتو- کاتدي که قادر به ذخيره کردن صفحه هاي نمايش رادار ،تلويزيون و دادن براي قرائت از بين نرونده براي مدت زمان طولاني است . کاربرد آن در ساختنت سيگنالهاي تکرار شونده همراه با نويز زياد ،تبديل صفحه هاي نمايش تصويري از يک حالت پويش به حالت ديگر و اثرات همپوشاني وترکيب کردن خاص براي ص ...

scanned array
آرايه پويش شده ~ آنتن رادار آرايه -فازي با انتقال دهنده فازي که تحت کنترل کامپيوتر براي پويش باريکه در جهت و ارتفاع مناسب بدون حرکتهاي مکانيکي عمل مي کند.

scanner
پويشگر؛اسکنر ~ 1. ساختار بازتابنده و آنتن راداري که در هنگام جستجو حول موقعيت مرکزي خود به عقب و جلو نوسان مي کند . سپس در هر صفحه لازم در طول رديابي هدف حرکت مي کند. 2. بخشي از فرستنده فکس که به طور سيستمي شدتهاي نور عناصر سطح موضوع مورد تسخه برداري را به سيگنالهاي الکتريکي متناظر تبديل مي کند . 3 ...

scanning
پويش ~ فرايند آزمودن نقطه به نقطه سطح يا ناحيه اي در فضا يا بخشي از طيف راديويي با ترتيب معين .

scanning beam
باريکه پويش ~ باريکه اي از نور ، باريکه اي الکتروني يا باريکه راداري که پويش را انجام مي دهد .

scanning electron microscope
ميکروسکوپ الکتروني پويشي ~ ميکروسکوپ الکتروني که عملکرد آن بر اساس توانايي عدسيهاي همگراي الکترومغناطيسي در ساختن باريکه دقيقي از الکترونها است که مي توانند سطح مقطع نمونه را جارو کنند و تصير الکتروني از آن به وجود آوردند . الکترونها مانند پرتوهاي نور بر خورد کننده با جسم ، در همه جهات پراکنده مي ش ...

scanning hydrographic operational lidor airborne lidor survey
سيستمي براي ثبت عمق صدا دهي ليزر به منظور استفاده از داخل هلي کوپترهاي در حال پرواز بر فراز مناطق آبي نسبتاً شفاف .

scanning line
خط پويش تک نوار باريک پيوسته اي که در طول يک پويش تصوير تلويزيوني يا يک پويش نسخه برداري يا ثبت سند در فکس يا ديجيتال سازي متن براي کامپيوتر ، پيموده مي شود.