scintillation spectrometer


اصطلاح
برق و الکترونیک
26 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
طيف سنج سوسوزني ~ شمارنده سوسوزني که براي مطالعه توزيعهاي انرژي به کار مي رود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت scintillation spectrometer معنی scintillation spectrometer معنی scintillation spectrometer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک scintillation spectrometer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
scintillator material
ماده ي سوسوزن ~ ماده اي که در پاسخ به تابش يونيده ساز، فوتونهاي نوري گسيل مي کند. چهار دسته ي اصلي مواد سوسوزن عبارت اند از ( 1, 1) بلورهاي غير آلي مانند يديدسديم ، تک بلورهاي تاليم و صفحات روي سولفيد نقره ؛ ( 2) بلورهاي آبي مانند انتراسن و ترانستيلبن؛ ( 3) سوسوزنهاي حلالهاي شيشه ، پلاستيک يامايع ؛ ...

SCR bridge
پل SCR ~ آرايشي از چهار يکسوساز کنترل شده سيليسيمي براي تشکيل پل تمام-موج .

scrambled speech
صحبت درهم شده ~ صحبتي که با معکوس کردن غيرقابل فهميدن شده است مانند مخفي کردن مکالمات تلفني. در طرف گيرنده ، سيگنالها دوباره معکوس ميشوند تا صداي اوليه بازسازي شود.

scrambler; speech scrambler
درهم گذار ؛ درهم گذار صحبت ~ مداري که بسامدهاي صحبت را با فيلترهايي به محدوده هاي بسامدي مختلف تقسيم مي کند، سپس بسامدها را معکوس و جا به جا مي کند به طوري که صداهاي به وجود آمده ، قابل فهم نخواهد بود . در ساده ترين سيستم ، کل محدوده ي بسامدي صحبت با خروجي نوسان سازي با بسامد ثابت مخلوط مي شود و بس ...

scratchpad memory
حافظه ي دم دستي ~ حافظه ي کوچکي با دستيابي سريع در کامپيوتر براي ذخيره کردن دستورالعملها و رمزهايي که به طور متناوب استفاده مي شوند يا نگهداشتن واحدهاي مياني لازم براي نتياج نهايي.

screen
صفحه نمايش ~ 1.سطحي که تصوير تلويزيون ، رادار ، پرتوX يا اسيلوسکوپ پرتو- کاتدي روي آن براي مشاهده ساخته مي شود. صفحه نمايش مي تواند صفحه فلوئورسان بالايه ي فسفري باشد که انرژي باريکه الکتروني را به نور مرئي تبديل مي کند يا صفحه شفاف يانيمه شفاف باشد که تصوير اپتيکي روي آن تابيده مي شود. همچنين مي ت ...

screen grid; screen
شبکه پرده ؛ پرده ~ شبکه قرار گرفته بين شبکه کنترل و اند لامپ الکتروني که معمولاً در پتانسيل مثبت ثابتي نگه داشته مي شود تا نفوذ الکتروستاتيک آند را در فضاي بين شبکه صفحه نمايش و کاتد کاهش دهد.

screen-grid modulation
مدوله سازي گريد پرده ~ مدوله سازي ايجاد شده با اعمال سيگنال مدوله ساز به مدار گريد پرده لامپ چند شبکه اي که حامل در آن وجود دارد.

screen-gride tube
لامپ با گريد پرده ~ لامپ الکتروني داراي گريد پرده.

scribe and break
حک و شکستن ~ روشي براي جداسازي پولک پردازش شده به قطعات مجزا يا تراشه هاي آي سي. کانالهاي بين قطعات مجزا با حکاکي به وسيله نوک الماسه به طور مکانيکي ايجاد مي شوند ، سپس با تيغه الماس بريده يابا ليزر سوزانده مي شوند. پولک در امتداد اسن کانالها ( يا خطوط حکاکي) تحت تنش مکانيکي قرار مي گيرد و مي شکند، ...