self - generating transducer


اصطلاح
برق و الکترونیک
28 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
تراگردان خود مولد ~ تراگرداني که به تحريک الکتريکي خارجي براي ايجاد سيگنالهاي خروجي معين شده نياز ندارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت self - generating transducer معنی self - generating transducer معنی self - generating transducer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک self - generating transducer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
self - guided
خود هدايت شونده ~ هدايت شونده فقط به وسيله قطعات خود عمل کننده داخلي مانند موشک جهت ياب .

self - gealing capacitor
خازن خود ترميم ~ خازني که پس از شکست ناشي از ولتاژ بيش از حد ، خود را ترميم مي کند. خازنهاي هوايي ، بعضي از خازنهاي الکتروليتي مرطوب و بعضي از خازنهاي پوسه پلاستيکي فلزي شده داراي اين ويژگي هستند .

self - impedance
امپدانس خودي ~ امپدانس زوج پايه هايي از آرايه آنتني يا شبکه هنگامي که همه ي زوج پايه هاي ديگر مدار باز باشند .

self - inductance
اندوکتانس خودي ~ اندوکتانسي که ولتاژي القايي را در همان مدار در اثر تغييرات جريان توليد مي کند .

self - induction
خود القايي ~ توليد ولتاژ در مدار با تغييرات جريان در همان مدار .

self- instructed carry
حامل خود ساخته ~ خاملي که اطلاعات در آن به طور خودکار با توليد شدن آن به مکانهاي بعدي مي روند.

self - locking nut
مهره ي خود قفل ~ مهره اي داراي عملکرد قفل شدن ذاتي است به طوري که به اساني با ارتعاش باز نمي شود اين مهره شامل و اشر پلاستيکي است .

self - luminous light source
منبع نور خود نورتاب ~ منبع نوري که از هسته هاي راديو اکتيوي مانند تريتيم تشکيل شده است که در ماده اي جامد و يا مواد غير فعال ديگر يا در حباب محافظ ر زگير شده اي قرار دارند که توانايي افي را براي جلو گيري از نشت مواد راديو اکتيو به فضاي بيرون دارد . مواد هسته اي همراه فسفر يا احاطه شده در آن هستند ک ...

self - pulse modulation
مدوله سازي پالس خودي ~ مدوله سازي با پالسي که به طور داخلي توليد شده است. مانند آنچه که در نوسان ساز سد کننده انجام مي شود .

self = quenched counter tube
لامپ شمارنده خود نشانده ~ لامپ شمارنده تابشي که با استفاده از گاز يا ابزرار داخلي ديگر از شروع مجدد تخليه در آن جلو گيري مي شود .