sequence ralay


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رله توالي ~ رله اي که دو يا جند مجموعه اتصال را به ترتيب از پيش تعيين شده اي باز يا بسته مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت sequence ralay معنی sequence ralay معنی sequence ralay به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک sequence ralay در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sequence weld timer
زمان سنج توالي جوشکاري ~ زمان سنجي که توالي و مدت زمان هر قسمت از سيکل جوشکاري مقاومتي کامل را کنترل مي کند.

sequential color television; sequential system
تلويزين رنگي ترتيبي ؛ سيستم ترتيبي ~ سيستم تلويزيون رنگي که در آن مؤلفه هاي رنگ اصلي تصوير يکي پس از ديگري ارسال مي شوند . سه نوع اصلي آن عبارت اند از سيستمهاي تلويزيون رنگي خط ، نقطه - و ميدان- ترتيبي .

sequential control
کنترل ترتيبي ~ کنترل کامپيوتر ديجيتال به گونه اي که دستورالعملها با ترتيب معيني در طول اجراي برنامه به کامپيوتر داده شوند .

sequential interlace
درهم رفتگي ترتيي ~ درهم رفتگي تلويزيوني که در آن خطوط يک ميدان درست زير خطوط متناظر ميدان قبلي مي افتند.

sequential lobing
جهت يابي ترتيبي ~ روش جهت يابي راداري که در آن سيگنالهاي برگشتي با دو آنتن گيرنده اي دريافت مي شود ک لبهاي آنها همپوشاني جزئي دارد و فاز و توان خروجي آنها مقايسه مي شود تا معياري ترتيبي از جا به جايي زاويه اي منبع پژواک نسبت به خط مرکز آنتنها به دست آيد.

sequential logic
منطق ترتيبي ~ منطقي که خروجيهاي آن به حالتهاي ورودي ؛ تأخيرهاي ايجاد شده در مسير منطقي ، وجود فواصل زمان بندي و حالت قبلي آرايه منطقي بستگي دارد. منطق ترکيبي ، بر خلاف منطق ترتيبي ، فقط به حالتهاي ورودي تأخيرها بستگي دارد.

Sergeant
سرجنت ~ موشک هدايت شونده زمين به زمين ارتش امريکا که با هدايت داخلي کنترل مي شود . برد آن حدود 139km ( 75 مايل دريايي ) است و ميتواند کلاهکهاي معمولي يا هسته اي حمل کند.

serial
سريال ~ واژه اي براي اشاره به ارسال ، ذخيره کردن يا عمليات منطقي روي بخشهايي از لغت در کامپيوتر ديجيتال و استفاده از امکانات مشابه براي قسمتهاي متوالي .

serial access
دستيابي سريال ~ مشخصه حافظه اي که در آن همه بيتهاي بايت يا لغت به ترتيب از يک ورودي وارد يا از يک خروجي خارج مي شود.

serial adder
جمع کننده سريال ~ مدار منطقي کامپيوتري که دو عدد دودويي را ، بيت به بين جمع مي کند. عمل جمع از کم ارزش ترين بين شروع مي شود و رقم نقلي گام به گام تا با ارزش ترين بين منتقل مي شود.