basic television service

basket winding

سيم پيچ سبدي ~ الگوي ضربدري سيم پيچي پيچک که در آن دورهاي مجاور بجز در نقطه ي تقاطع از يکديگر دور هستند. اين روش موجب ظرفيت توزيعي کم مي شود.

bass

صداي بم ، باس ~ صداهاي متناظر با بسامدهاي پايين گستره ي شنيداري تقريبا زير 250 هرتز .

bass boost

تقويت صداي بم ~ مداري که با تقويت بسامدهاي يم نسبت به بسامدهاي شنيداري بالاتر ، حساسيت کم گوش انسان به بسامدهاي پايين و ضعيف را در موقع پايين بودن شدت صدا جبران مي کند.

bass control

کنترل صداي بم ~ کنترل دستي طنين که سطح بسامدهاي بم در تقويت کننده ي شنيداري را تغيير مي دهد.

bass reflez baffle

بازتاب گير صداي بم ~ نوعي بازتاب گير بلندگو که داراي دريچه اي در زير بلندگواست به گونهاي که بسامدهاي بم آمده از عقب بلندگو درهم ادغام مي شوند و بسامدهاي تابيده شده به جلو را تقويت مي کند.

bass response

پاسخ صداي بم ~ حد پاسخ تقويت کننده بسامد شنيداري يا بلندگو به بسامد هاي شنيداري کم.

bassy

بمي ؛ بم دار ~ اشاره به اضافه تقويت نتهاي بم در باز توليد صدا.

batch processing

پردازي دسته اي ~ روشي در رايانه ها که طي آن داده هاي مودر پردازش ، ابتدا رمزگذاري و به گروههايي تقسيم مي شوندو سپس پردازش مي شوند.

bat-handle switch

کليد چوب بيس بالي ~ نوعي کليد که اهم عمل کننده ي آن به شکل چوب بيس بال است.

bathtub capacitor

خازن واني ~ نوعي خازن کاغذي محصور در بدنه ي فلزي که داراي گوشه هاي گرد و پهن مشابه با وان حمام است .