shaded -pole motor

shading

سايه زني ~ تغيير در روشنايي در سطح تصوير بازسازي شده تلويزيوني به دلايل سيگنالهاي کاذب توليد شده در لامپ دوربين تلويزيوني در طول فواصل زماني برگشت . اين سيگنالهاي کاذب معمولاً ناشي از توزيع مجدد الکترونهاي ثانويه روي موزاييک لامپ دوربين ذخيره اي است صحنه به صحنه با تغيير نور پس زمينه تغيير مي کند.

shading generator

مولد سايه زني ~ يکي از مولدهاي سيگنال در فرستنده تلويزيوني که شکل موجهايي توليد مي کند که با سيگنالهاي سايه زني نامطلوب توليد شده در دوربين تلويزيوني ،180 درجه اختلاف فاز دارند . متصدي تصوير را روي نمايشگر مشاهده مي کند و مولدهاي سايه زني را به مقدار لازم ،براي ايجاد روشنايي يکنواخت در صحنه تنظيم م ...

shading ring

حلقه شکاف ~ 1. حلقه مسي سنگيني که در اطراف قطب مرکزي بلند گوي الکتروديناميکي قرار مي گيرد ت به صورت مدار اتصال کوتاهي عمل کند که ولتاژ هام توليد شده در ميدان پيچک را حذف مي کند. 2. حلقه مسي در موتور قطب -شکاف دار که ميدان مغناطيسي دوار را براي راه اندازي توليد مي کند. همچنين در اطراف قسمتي از هسته ...

shadow factor

عامل سايه ~ نسبت شدت ميدان الکتريکي ناشي از انتشار امواج در کره به شدت ميدان ناشي از انتشار آن در صفحه تحت شرايط يکسان .

shadow mask; aperture mask

ماسک سايه ؛ماسک روزنه دار ~ ماسک نازک سوراخ داري که درست پشت صفحه نقاط فسفري در لامپ تصوير رنگي سه تفنگي نصب مي شود .سوراخهاي روي ماسک براي اطمينان از برخورد هر يک از سه باريکه الکتروني فقط با نقطه ي فسفر رنگ مربوط آن قرار داده مي شوند .

shadow-mask color picture tube

لامپ تصوير رنگي ماسک -سايه ~ لامپ تصوير رنگي سه تفنگي که داراي ماسک سايه است .

shadow RAM

RAM سايه ~ حافظه اي نيمه رسانا ،با دستيابي تصادفي که داده هاي گرفته شده از هر مکان حافظه را نسخه برداري مي کند(سايه آن را ايجاد مي کند) تا در صورت نياز بتوان از آنها به جاي داده هاي قبلي استفاده کرد .

shadow region

منطقه سايه ~ ناحيه اي که در شدت ميدان دريافت شده در اثر وجود بعضي موانع ،آنقدر کاهش مي يابد که دريافت سيگنالها يا آشکارسازي اجسام در رادار در حالت عادي غير ممکن مي شود .

shafe -possition encoder

رمزگذار موقعيت محور ~ مبدل آنالوگ به ديجيتالي که موقعيت زاويه اي محور را به دقت حس مي کند وآن را به شکل ديجيتال تبديل مي کند .در نوعي از آن ، تراگردان پيوسته اي مانند پتانسيومتر ، تفکيک کننده يا سنکرو ،ابتدا حرکت دوراني را به کميت الکتريکي متناسب يا فواصل زماني تيبديل مي کند. سپس اين کميت نيز به نو ...

shaker

تکان دهنده ~ ميزان الکترومغناطيسي که قادر به وارد کردن شتاب ارتعاشي معلوم و معمولاً کنترل شده به جسم معين است . آن را ميز تکان نيز مي نامند . ايت دستگاه توانايي محصولات و سيستمها را در مقاومت در برابر ضربه و ارتعاش آزمايش مي کند.