shift pulse


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پالس انتقال ~ پالس راه اندازي که انتقال نويسه ها را در ثبات کامپيوتر ديجيتال آغاز مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت shift pulse معنی shift pulse معنی shift pulse به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک shift pulse در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
shift register
ثبات انتقال ~ مدار کامپيوتري که ترتيبي از سيگنالهاي ورودي را به عدد دودويي موازي يا بر عکس ، با حرکت دادن نويسه هاي ذخيره شده به راست يا چپ ، تبديل مي کند.

shift-register memory
حافظه ثبات انتقال ~ حافظه اي که در آن داده ها از يک طرف وارد مي شوند بايد طبقه به طبقه در داخل حافظه ، پيش از امکان دسترسي مجدد ، انتقال پيدا کنند . داده ها مي توانند به صورت حلقوي حرکت کنند يا پاک شوند.

shillelagh
شيللا ~ موشک پرتاب شونده از تفنگ نظامي که داراي کلاهک شکل داده شده خاصي است که هدفهاي سخت مانند تانک ، بونکر و ساختمانها را تخريب مي کند. موشک از هوا يا وسيله نقليه حامل زميني خود با خط فرمان مادون قرمز ، به سوي هدف هدايت مي شود.

shimming
تيغه گذاري ~ تنظيم شدت ميدان مغناطيسي با فاصله گذارهاي نازک ، تيغه هايي از آهن نرم يا پيچکهاي جبران ساز.

ships' station identification number
شماره شناسايي ايستگاه کشتي ~ شماره شناسايي کشتي براي رديابي در پرونده U.S. Coats Gaurd و FCC.

shock excitation
تحريک ضربه اي ~ تحريک ناشي از تغييرات ولتاژ يا جريان در زمان نسبتاً کوتاه . تحريک ضربه اي آغاز کننده نوسان در مدار تشديد نوسان ساز است.

shockley diode
ديود شالکي ~ قطعه PNPN که به هنگام رسيدن به ولتاژ بحراني ، به سرعت به حالت هدايت خود تغيير وضعيت ميدهد. هدايت تا زماني که ولتاژ آند به مقداري کمتر از حداقل مقدار معين شده ، به نام ولتاژ خاموشي ، افت کند، ادامه مي يابد. امپدانس ديود در حالت نارسانايي آن بسيار زياد است.

shock mount
نصب ضد شوک ~ روش نصبي براي دستگاههاي حساس براي کاهش يا جلوگيري از انتقال حرکت ضربه اي به دستگاه.

shock wave
موج شوک ~ موج صداي توليد شده در اثر تغيير ناگهاني در فشار و سرعت ذره که مي تواند سريع تر از سرعت صوت حرکت کند.

shore effect
اثر ساحل ~ خم شدن امواج راديويي به سوي خط ساحلي به هنگام عبور بر فراز آب در نزديکي ساحل ، که دليل آن ، اندکي سرعت بيشتر امواج راديويي بر فراز آب نسبت به خشکي است. اين اثر م يتواند سبب ايجاد خطا در نشانگرهاي جهت يابهاي راديويي شود.