signal-to-distortion ratio

signal-to-noise

سيگنال به نويز ~ معياري از شدت سيگنال مفيد که معمولاً به صورت نسبت بيان مي شود.

signal-to-noise ratio

نسبت سيگنال به نويز ~ نسبت دامنه سيگنال مطلوب در هر نقطه به دامنه سيگنال نويز در همان نقطه ، که بر حسب دسيبل بيان مي شود. مقدار قله آن به نويز پالس و مقدار RMS ~ آن به نويز تصادفي بستگي دارد.

signal tracer

ردياب سيگنال ~ ابزار آزمايشگاهي که رديابي سيگنال را آسان مي کند.

signal-tracing

رديابي سيگنال ~ روش تعميري که در آن پيشرفت سيگنال در هر طبقه گيرنده دنبال مي شود تا طبقه داراي اشکال پيدا شود.

signal voltage

ولتاژ سيگنال ~ مقدار ولتاژ مؤثر ( RMS) سيگنال .

signal wave; signal

موج سيگنال ؛ سيگنال ~ موجي که مشخصه هاي آن امکان حمل بعضي اطلاعات پيام يا اثر را فراهم مي کند.

signal-wave envelope

پوش موج سيگنال ~ کانتور موج سيگنالي که از مجموعه اي از سيکلهاي RF تشکيل شده است.

signal winding

سيم پيچي سيگنال ~ سيم پيچي کنترل که سيگنالهاي کنترل در واکنشگر اشباع شدني به آن اعمال مي شوند.

signature

شکل مشخصه ~ الگوي مشخصه گسيل راديويي که با تجهيزات آشکارسازي و دسته بندي نمايش داده مي شود.

sign digit

رقم علامت ~ نويسه اي که علامت جبري عدد را در کامپيوتر ديجيتال تعيين مي کند. اين نويسه معمولاً يک بين ( 0 يا1, 1) در مکان از پيش تعيين شده اي به عنوان بيت علامت است.