bathythermogarph

battery

باتري ~ منبع توان الکتروشيميايي که از اتصال سري و يا چند پيل توان الکتروشيميايي ساخته مي شود . هر دو نوع باتريها ي اوليه و ثانويه در مدارها ، محصولات و سيستمهاي الکترونيکي قدرت استفاده مي شوند. باتريهاي اوليه قليايي مشهورترين منبع انرژي مورد استفاده در وسايل الکترونيکي و قابل حمل خانگي هستند. در عي ...

battery analyzer

تحليلگر باتري ~ مدار آزماينده اي که با استفاده از مدارهاي منطقي ، زماندهي و کليد زني مناسب به صورت خودکار ظرفيت شارژ _تخليه ي باتري ثانويه را تحليل مي کند.

battery back up

باتري پشتيبان ~ 1. سيستم فرعي تغذيه ي تجهيزات الکترونيکي در شرايط افت توان خط ~ 2. باتري يا مجموعه پيل واقع بر روي تخته مدار که مانع از دست رفتن اطلاعات حافظه هاي پاک شدني ( ال دي رم ها) در شرايط قطع يا نقض تغذيه مي شود.

battery charger ; charger

باتري پر کن؛ شارژ ~ مدار يکسو کننده اي که براي پر کردن باتري انباره توان اي سي را به توان دي سي تبديل کرد.

baud

باود ؛ علامت در ثانويه ~ واحدي براي سرعت سيگنال دهي در ارتباطات راه دور برابر با يک عنصر در ثانيه . سرعت سيگنال دهي بر حسب باود برابر با عکس طول عنصر سيگنال بر حسب ثانيه است. هر پالس و هر فاصله عناصر جداگانه محسوب مي شوند؛ بنابراين يک دور چاپگر که با 22/5 پالس در ثانيه کار مي کند داراي سرعت 45 بي د ...

benchmark

محک آزمون استاندارد براي مقايسه ي کارايي رايانه ها در انجام کار مشخص . محک، به سادگي بيان مي کند که براي کاربرد معين چه محصولي بهتر است.

bend

خمش ~ تغيير ملايم در جهت محور طولي موجبر.

benderelement

عنصر خم کن ~ ترکيبي از دو نوار نازک از جنس ماده ي پيزو الکتريکي که به گونه اي به هم متصل شده اندکه در هنگام اعمال ولتاژ ، طول يکي از نوارها افزايش و ديگري کاهش مي يابد. در نتيجه مجموعه دچار خميدگي خواهد شد.

bender transducer

تراديسنده ي خم کن ~ نوعي تراديسنده که با خم شدن عنصر خم کن توليد ولتاژ مي کند.

bent antenna

آنتن خميده ~ آنتن دو قطبي dipole ~ باز، با اين تفاوت که هر دو انتهاي آن خميده شده است و يک بخش عمودي را به وجود مي آوردند.