silicide


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
سيليسيد ~ ترکيب رساناي فلزي ساخته شده از فلز رسانايي مانند کبالت ، کروم ، موليبدون ، نيکل و سيليسيم .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت silicide معنی silicide معنی silicide به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک silicide در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
silicide resistor
مقاومت سيليسيدي ~ مقاومت پوسه نازک ساخته شده از سيليسيد موليبدون يا کروم نشانده شده با آب فلزکاري DC در مدار مجتمع هنگامي که به سختي تابش و مقادير مقاومت بالا نياز است. پوسه هاي سيليسيدي مورد استفاده عبارت اند از MOSi2 , CrSi 2 , Si-Cr .

silicon
سيليسيم ~ عنصر غير فلزي ک به مقدار زياد به شکل ماسه و SiO 2 ( شيشه) در دسترس است . سيليسيم چهاردهمين عنصر جدول تناوبي ( عدد اتمي 14) باوزن اتمي 28/09 است. سيليسيم داراي شبکه بلوري الماسي ، 2/328 g/cm مربع و نقطه ذوب 1415 درجه C ايت . مي توان روي آن در دماهاي مياني فرايندهاي مختلفي را انجام داد و اک ...

silicon anodization
آندي سازي سيليسيم ~ فرايند آندي کردن که عناصر مدار مجتمع را مجزا مي کند و با کاهش دادن ظرفيت خازني بين عناصر و افزايش بهره و سرعت ترانزيستورها ، عملکرد آن را بهبود مي بخشد . کاربرد آن در مدارهاي TTL و I به توان 2 L است.

silicon capacitive absolute pressure sensor
حسگر فشار مطلق فازي سيليسيم ~ قطعه طراحي شده براي اندازه گيري فشار مطلق جوي يا چندراهي .

silicon capacitor
خازن سيليسيم ~ خازني که داراي قطعه اي از بلور سيليسيم خالص به عنوان ديالکتريک است. خازن سيليسيم ميتواند در بسامدهايي تا 5GHz در مدارهاي کم ولتاژ ، Q بالا داشته باشد. وقتي بلور براي داشتن منطقه P، منطقه تخليه و منطقه N رشد داده مي شود، ظرفيت خازني با ولتاژ باياس اعمال شده خارجي تغيير ~ مي کند، مانند ...

silicon carbide
کاربيد سيليسيم ~ ماده نيمرساناي مورد استفاده در ساخت ديودهاي نور گسيل که نور آبي توليد مي کند.

silicon controlled rectifier
يکسوساز کنترل شده سيليسيم ~ قطعه نيمرساناي چهار لايه سه پايه ( آند، کاتد و گيت ) PNPN که در حالت عادب در هر دو جهت مانند سوييچ باز است . هنگامي که پالسي به الکتروديگت اعمال مي شود ، جريان آند به کاتد ، همانند يکسوسازهاي معمولي ، آغاز مي شود. هنگامي که قطعه روشن شد ، نمي توان آن را با قطع کردن ولتاژ ...

silicon controlled switch
سويييچ کنترل شده سليسيم ~ قطعه سوييچ چهار پايانه اي که داراي چهار لايه نيمرسانا است که به همه آنها مي تواند دسترسي داشت . اين سوييچ مي تواند مانند يکسو ساز کنترل شده سيليسيم . يکسو ساز کنترل شده ي سيليسيم متقارن ، سوييچ گيت - خاموش با ترانزسيتو سيليسيم معمولي عمل کند .

selicon - diffused epitaxial mesa transistor
ترانزيستور سيليسيم - نفوذي اپيتکسيال مزا ~ ترانزيستور سيليسيم ، داراي مقادير مجاز ولتاژ و توان بالا همراه با زمان ذخيره و ولتاژ اشباع کم .

selicon dioxide
دي اکسيد سيليسيم ~ ماده بلوري که داراي ويژگيهاي عايقي بسيار خوب است و از آن به عنوان لايه عايق در بعضي از قطعات نيمرسانا استفاده مي شود . مي توان آن را به طور انخابي زدود و آلايش کرد تا ترکيبهاي مختلفي در مدار هاي مجتمع به وجود آيد . آن را سيليکا نيز مي نامند . کوارتز شکلي از دي اکسيد سيليسيم است . ...