silicone


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
سيليکون ~ ترکيب آلي سيليکني پليمري که داراي ويژگيهاي بسيار خوب عايقي ، رواني ، مقاومت در برابر آب و مقاومت در برابر حرارت است . گريس سيليکوني مي تواند انتقال حرارت را از ترانزيستور قدرت يا قطعه نيمرساناي ديگر به گرماگير بهبود بخشد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت silicone معنی silicone معنی silicone به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک silicone در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
selicon epitaxial planar transistor
ترانزيستور مسطح اپيتکسيال سيليسيمي ~ ترانزيستور سيليسيمي ساخته شده با پردازش اپيتکسيال همراه با آلايش طلا در فرايندي که امکان ساخت هزاران ترانزيستور را همزمان روي يک پولک سليسيم فراهم ميکند .

silicon gate
گيت سيليسيمي ~ گيف سيليسيمي ساخته شده از پلي کريستالين سيليسم به جاي لايه فلزي که در MOS و CMOS به کار مي رود

silicon - gate - controlled AC switch
سوييچ AC گيت ~ - کنترل شده ي - سليسيمي ~ ترانزيستوري که بااعمال ولتاژي با هر نوع قطبيت به گيت آن ، از حالت سد کننده به حالت رسانا تغيير وضعيت مي دهد . از اين قطعه در کاربرد کنترل فاز مانند کنترل نور لامپ و کنترل دما استفاده مي شود .

silicon - gate transistor
حسگر تصوير سيليسيمي ~ دوربين تلويزيوني حالت جامدي که داراي قطعه تزويج شده بار به جاي ويديکن يا لامپ دوربين ديگر است . تصوير وري آرايه اي که مي تواند از 480 و 163 عنصر تصوير تشکيل شده باشد ، کانوني مي شود . بار هر عنصر متناسب با نوري است که روي آن مي افتد. بارها به صورت الکترونيکي از عناصر گرفته مي ...

silicon imaging device
قطعه تصوير سيليسيمي ~ دوربين تلويزيوني صنعتي حالت . جامد که از فناوري قطعه تزويج شده ي بار براي ساختن عناصر حساس به نور جدا گانه در آن استفاده مي شود .نوعي از آن آرايه اي 512×320 عنصر ي ( تعداد کل 840 و 163 عنصر ) دارد که 525 خط تصوير استاندارد با پهناي باند 3 مگا هرتز توليد مي کند .

silicon nitride
نيترات سيليسيم ~ ماده اي که به عنوان لايه غير فعال سازي اوليه در بعضي از قطعات نيمه رسانا و مدارهاي مجتمع براي حفاظت قطعات فعال از ترکيبات يوني و صدمات مکانيکي ، نشانده مي شود .

silicon - on insulator
عايق رو سيليسيمي ~ ساختار مرکبي که از لايه فعال سيليسيمي نشانده شده روي زير ساخت عايق ساخته مي شود . ياقوت ( مانند ياقوت روسيليسيمي ) ، دي اکسيد سيليسيم ، نيتريد سيليسيم و حتي شکل عايقي سيليکن ف نمونه هايي از اين عايقها هستند . آي سي هاي ساخته شده در لايه فعال سيليسيم مي توانند سختي تابش ، سرعت و د ...

silicon - on sapphire
ياقوت رو سيليسيمي ~ شکلي از عايق رو - سيليسيمي که در آن لايه اي از سيليسيم به طور اپيتکسي روي پولک ياقوت ترکيبي ، رشد داده مي شود . نواحي معيني بين ترانزيستورهاي مستقل سازنده منطق CMOS زدوده مي شوند . هر ترانزيستور MOS به طور کامل از ترانزيستورهاي ديگر عايق شده است .

silicon rectifier '
يکسو ساز سيليسيمي ~ يکسو ساز سيليکني که عمکرد يکسو سازي آن به وسيله پيوند ساخته در پولک سيليکني با خلوص بالا انجام مي شود .

silicon resistor
مقاومت سيليسيمي ~ مقاومتي که در آن از مواد نيمرسانا به عنوان عنصر مقاومتي براي به دست آوردن ضريب حرارتي مثبت استفاده مي شود که با تغيير قابل توجهي با دما ندارد . مقاومت سيليسيم قطعه حس کننده ي دما است .