single - channel simplex

single crystal

تک بلور ~ بلوري که معمولاً به طور مصنوعي رشد داده شده است و در آن همه ي قسمتها جهت بلورنگاري يکسان دارند .

single -domain particle

ذره تک حوزه ~ ذره فرومغناطيسي آنقدر کوچکي که فقط در يک ناحيه مغناطيسي شده دائمي مي تواند عمل کند که در آن گشتاورهاي مغناطيسي اتمها مرتب شده اند .

single -ended

تک -سر ~ نامتعادل ،مانند هنگامي که يک طرف خط انتقال يا مدار زمين شده باشد .

single - ended amplifier

تقويت کننده تک سر ~ تقويت کننده اي که فقط يک ترانزيستور در هر طبقه دارد به طوري که عملکرد آ ن نسبت به زمين نامتقارن است .

single -ended input

ورودي تک -سر ~ تقويت کننده يا مدار ديگري که يک طرف ورودي آن زمين شده باشد .

single -ended push -pull amplifier

تقويت کننده پوش -پوش تک سر ~ تقويت کننده اي که دو مسير انتقال طراحي شده باري عمل کردن به صورت مکمل دارد که براي ايجاد يک خروجي نامتعادل متصل شده اند. اين مدار عملکرد پوش پول را بدون نياز به ترانسفورماتور انجام مي دهد .

single - event upset

آشفتگي تک موردي ~ واژه اي براي اشاره به پاسخ مدار مجتمع به تک تابشي مانند ذره ي آلفا يا پرتو کيهاني که مي تواند خطاي موقتي در مدار مجتمع ايجاد کند . اين اتفاق معمولاً در کاربردهاي فضايي پيش مي ايد و مي تواند ناشي از حوادثي مانند فورانهاي خورشيدي باشد .

single -frequency duplex

دو طرفه تک بسامدي ~ مخابرات حامل دو طرفه اي که مخابره را در دو جهت مخالف ،اما نه به طور همزمان ،روي کانال حامل تک -بسامد انجام مي دهد . انتقال بين شرايط ارسال و دريافت به طور خودکار با صداي دو طرف در حال ارتباط کنترل مي شود .

single -frequency simplex

يک طرفه تک بسامدي ~ مخابرات تک بسامدي که داراي سوييچ دستي به جاي سوييچ خودکار براي تغيير از حالت ارسال به حالت دريافت است .

single - gun color tube

لامپ رنگي تک تفنگي ~ لامپ تصوير تلويزيوني رنگي که فقط يک تفنگ الکتروني و يک باريکه الکتروني دارد . باريکه به ترتيب روي فسفرهاي سه رنگ اصلي منحرف مي شود تا رنگ هر عنصر تصوير را به وجود آورد ،مانند کروماترون .