solderability


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
لحيم پذيري ~ قابليت فلز در تر شدن با لحيم قلع - سرب ذوب شده براي تشکيل اتصال محکم و کم مقاومت با لحيم و سطوح فلزي ديگر آماده شده .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت solderability معنی solderability معنی solderability به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک solderability در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
soldering
لحيم کار ي ~ فرايند پيوند دادن فلزات با گداختن و لحيم کاري آلياژ چسبنده اي که نقطه ذوب آن کمتر از 800 درجه F ( 425درجه C ) است.

soldering flux
روغن لحيم کاري ~ ماده شيميايي که اکسيد ها را از روي سطوح لحيم شونده پاک مي کند. از اين روغن به طور گسترده اي ، به دليل کيفيت غير خورنده آن ، در لحيم کاري مدارهاي الکترونيکي استفاده مي شود.

soldering gun
تفنگ لحيم کاري ~ ابزار لحيم کاري که عنصر مقاومتي نوک آن به سرعت گرم مي شود و به صورت اتصال کوتاهي در دو سر سيم پيچ ثانويه کم ولتاژ با جريان بالا در ترانسفورماتور کاهنده داخل دستگاه عمل مي کند. سوييچ نوع ديگري در دسته تفنگ امکان قطع و وصل منقطع را فراهم مي کند.

soldering iron
هويه ~ ابزاري که حرارت رابه پيوند در حال لحيم شدن اعمال مي کند. منبع حرارت آن عنصر گرم کننده الکتريکي داخلي است.

soldering paste
روغن لحيم ~ روغن لحيم کاري آماده شده به شکل خميري.

soldering pencil
قلم لحيم کاري ؛ هويه ~ هويه کوچکي که اندازه آن در حدود مداد است و براي لحيم کاري يا جدا کردن لحيم از اتصالهاي روي بردهاي مدار چاپي به کار مي رود. توان آن در حدود 35W يا کمتر است.

solderless connector
اتصال بدون لحيم ~ اتصالي که دو انتهاي سيم را به طور محکم به يکديگر متصل مي کند ، تا اتصال خوبي را بدون لحيم برقرار کند. شکل معمول آن سرپوشي با رزوه هاي داخلي مخروطي و باريک شونده است که به دور دو انتهاي بيرون سيم پيچيده مي شود.

solenoid
سيملوله ؛ سلنوييد ~ پيچکي که به درو هسته ي آهني قابل حرکتي پيچيده شده است. هنگامي که پيچک با ارسال جريان متناوب يا مستقيم در داخل آن ، انرژي دار مي شود. سلنوييد ميتواند انرژي الکتريکي را به انرژي مکانيکي تبديل کند. شکلهاي ديگر سلنوييد به جاي حرکت محوري ، حرکت دوراني را در هسته ايجاد مي کنند. هسته م ...

solid conductor
رساناي جامد ~ رسانايي که از يک سيم خشک به جاي چند رشته سيم افشان تشکيل شده است.

solid state
حالت جامد ~ واژه اي براي اشاره به ويژگيهاي الکترونيکي مواد بلوري ، معمولاً نيمرسانا- در مقابل لامپهاي خلأ و گازي که با جاري شدن الکترونها در فضا ياجاري شدن گازهاي يونيده عمل مي کند. قطعات حالت جامد در برابر نور ، گرما ، ميدانهاي مغناطيسي، تنش مکانيکي و جريانهاي الکتريکي واکنش نشان ميدهند.