solid - state masser


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
ميز حالت جامد ~ ميزر ساخته شده ار ماده نيمرسانايي که باريکه خروجي همدوس توليد مي کند . وجود دو موج ورودي ضروري است . يک موج منبع پمپاژ ناميده مي شود . وحالتهاي کذاري انرژي به سطوح بالاتر را در ماده فعال ايجاد ميکند . موج دوم با بسامد کمتر ، سبب حالتهاي گذار به سطوح پايين تر و تقويت پايين رونده را با جذب فوتونهاي ساده فعال مي شود ميزر حالت جامد معمولاً تقويت کننده است ولي مي تواند به عنوان نوسان ساز نيز عمل کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت solid - state masser معنی solid - state masser معنی solid - state masser به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک solid - state masser در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
slot array
آرايه شياردار ~ آرايه آنتني تشکيل شده از تعداد زيادي آنتن شياردار ، که به طور جداگانه براي ايجاد الگوي تابش مطلوب تغذيه مي شوند .

slot cupling
تزويج شياري ~ تزويج بين کابل هم محور و موجبر يا با دو شيار نازک منطيبق،يکي در ديواره ي موجبر و ديگري درغلاف کابل هم محور .

slot mask; aperture grill
ماسک شياري ؛ صفحه مشبک روزنه ~ ماسک لامپ تصوير رنگي که داراي شيارهاي عمودي قرار گرفته در مقابل صفحه نمايشي است که فسفرهاي رنگي به صورت نوارهاي عمودي روي آن آرايش ياقته اند . در لامپهاي ترينيترون و انواع ديگر لامپ تصوير که داراي تفنگهاي هم رديف هستند،از اين ماسک استفاده مي شود .

slotted rotor plate ; serrated rotor plate ; rotor plate split
صفحه تور چاک دار ؛ صفحه رتور دندانه دار ؛ صفحه رتور شکسته ~ صفحه رتور خازني که داراي شيارهاي شعاعي است تا امکان به هم چسباندن قسمتهاي مختلف صفحه را به سمت داخل يا خارج براي تنظيم کردن مقدار کل ظرفيت قسمت خازن متغير ،فراهم کند .

slotted section ; slotted line ; slotted wave guide
قسمت شياردار ؛ خط شياردار ؛موجبر شياردار ~ قسمتي از موجبر يا خط ارسال حفاظت شده با محافظي که داراي شيارهايي است تا امکان حرکت پروب متحرک را براي آزمايش امواج ايستاده فراهم کند .

slow -acting relay; slow -operate relay
رله کند عمل کننده ؛رله کند کار ~ رله تأخير زماني که مي تواند فاصله اي به اندازه چنئين ثانيه بين برق دار شدن پيچک آن و کشيده شدن آرميچر وجود داشته باشد . اين تأخير را مي توان به طور الکتريکي با قرار دادن حلقه فلزي توپر روي هسته رله به وجود آورد .

slow-blow fuse
فيوز کند -سوز ~ فيوزي که مي تواند تا 10 برابر جريان کار عادي خود براي مدت زمان کوتاهي مقاومت کند ،مانند فيوز لازم براي مدارها،موتورها و بارهاي القايي که جريان راه اندازي شديدي مي کشند .

slow release relay
رله کند -رها ساز ~ رله تأخير زماني که بين بي برق دن پيچک و رها شدن آرميچر آن تأخير زماني قابل ملاحظه وجود دارد .

slow -scan television
تلويزيون کند - پويش ~ تلويزيوني که صحنه کاملي را در حدود 8s مي پويد .به اين ترتيب نيازمنديهاي کانال در سال تا حد سيگنال صوتي (معمولاً کمتر از 5KHz ) کاهش مي يابد و امکان استفاده از خطوط تلفن معمولي براي ارسال ودريافت تصاوير ساکن متوالي فراهم مي شود . باري نگهداشتن تصوير ت 8S به لامپ پرتو کاتدي با م ...

slow wave
موج کند ~ موجي که سرعت فاز آن کمتر از سرعت نور است ، مانند موج در موجبر ريج .