snow


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
برفک ~ لکه هاي ~ سفيد تصادفي ايجاد شده روي تصوير تلويزيوني يا صفحه نمايش رادار در اثر سيگنالهاي نويز ذاتي که منشا آنها گيرنده است. برفک تنها هنگامي روي صفحه نمايش تلويزيون ظاهر مي شود که شدت سيگنال دريافت شده نا مناسب ~ باشد. زيرا سيگنالهاي ورودي قوي بر سيگنالهاي نويز غلبه مي کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت snow معنی snow معنی snow به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک snow در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
snubber
اسنابر ~ شبکه حذف کننده اي که از خازن سري يا مقاومت تشکيل شده و به طور موازي با تريستور متصل يم شود تا مانع آسيب ديدن قطعهبا ولتاژهاي ضربه اي و پله اي در مواقعي شود که بار ابتدا القايي است وولتاژ و جريان با يکديگر اختلاف فاز دارند . اسنابر بسامد تشديد مدار و امپدانس مشخصه را کمتر مي کند .

Society of Motion Picture and Television Engineers
جامعه مهندسان تلويزيويني و تصوير متحرک ~ سازمان غير انفاعي که براي پيشرفت نظري و عملي توليد و بهره برداري از تصاوير متحرک و برنامه هاي تلويزيوني تاسيس شده است.

socket , jack
سوکت ~ 1. کانکتور مادگي که اتصالهاي نرمي را براي قرار شدن اتصال الکتريکي کامل مي پذيرد سوکت معمولاً روي محصول يا پوشش قطعه نصب مي شود . phone jack m, fohono jack ~ . 2. receptacle ~ . 3 قسمت سوزاخ دار پايه الکتريکي که حباب لامپ به آن وراد مي شود .

sodium
سديم ~ عنصر فلزي قليايي با نقطه ذوب 97/5 درجه سانتي گراد ~ از شکل مايع ان براي خنک کردن راکتورهاي هسته اي استفاده مي شود . از سديم روي کاتدهاي لامپهاي نوري که بيشترين پاسخ مطلوب آنها در انتهاي بنفش طيف مربي است. استفاده مي شود . عدد اتمي آن 11 و وزن اتمي آن 22/99 است .

sodium - vapor lamp
لامپ بخار سديم ~ لامپ تخليه اي که حاوي بخار سديم است و از آن براي روشنايي بزرگر اهها استفاده مي شود .

soft magnetic material
ماده مغناطيسي نرم ~ ماده مغناطيسي که به آساني مغناطيس زدايي مي شود .

solid - state memory
حافظه حالت جامد ~ حافظه کامپيوتري که از قطعات حافظه حالت جامد مانند DRAM , SRAM , ROM , EPROM , EEPROM ~ تشکيل شده است .

solid - state physics
فيريک حالت - جامد ~ شاخه اي از فيزيک که به ساختار ويژگيهاي جامداتي از قبيل نيمرساناها مي پردازد .

solid - state relay
رله حالت جامد ~ رله اي که فقط قطعات حالت جامد دارد و قسمت متحرک ندارد .

solid- state static alternator
تناوب ساز استاتيک حالت جامد ~ تناوب سازي که ورودي موج مربعي از مولد پالسي را به ولتاژ خروجي AC سه فاز يا تک فاز تبديل مي کند .يکسو سازهاي کنترل شده سيليسيمي عناصر سوييچينگ جريان آن هستند وقسمت متحرک ندارد .