sonics


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
صداشناسي ~ استفاده از صوت در هر فرايند غير مخابراتي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت sonics معنی sonics معنی sonics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک sonics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sonic viscometry
ويکسوزينه سنجي صوتي ~ تعيين ضريب ويسکوزيته مايعات يا مواد خميري با اندازه گيري ويژگيهاي آکوستيکي موج ارسال شده در آن يا واکنش چنين محيطي روي تراگردان .

sonobuoy , radio sonobuoy
بويه صوتب ، بويه صوتي راديويي ~ گيرنده آکوستيکي و فرستنده راديويي نصب شده روي بويه که مي تواند از هواپيما با چتر پايين انداخته شود تا صداهاي زير ابي زير دراييها را دريافت و آنها را به هواپيما ارسال کند . براي رديابي زير دريايي ، تعداد زيادي بويه با الگويي ه داراي مکانهاي معلوم يا مکانهاي مشکوک به ح ...

sonography
سونو گرافي ~ استفاده از انرژي صوتي يا فراصوتي براي تصوير برداري از يافتهاي بيولوژِيکي مانند مطالعه پيشرفت جنين در دوران حاملگي ، تعيين اندازه تومورها و تشخيص شرايط پاتولوژيکي ديگر .

sonoluminescence
نور تابي صوتي ~ توليد نور در مايعات با ايجاد حفره در مايع به صورت صوتي ~ .

sos
1. سيگنال اضطراري در تلگراف راديو يي که از حروف به هم پيوسته S ، O ، S به رمز مورس بين المللي تشيکل شده است . ~ 2. sikicon - on - sapphire

sound survillence system or underwater sound system
سيستم مراقبي صوتي ، سيستم صوتي زير آبي ~ سيستم هاني نيروي رديايي ايالات متحده براي رديابي کشتيها و زير درياييها يي که مي توانند دشمن باشند . استفاده از آن در سالهاي 1950 آغاز شد و امروزه به صرت شبکه گسترده اي از ميکروفونهاي زير دريايي در آمده است که با 30000 مايل کابل زير دريايي به ايسگاههاي ساخلي ...

sound
صدا ~ حس شنيدن ايجاد شده به هنگام عمل کردن امواج صوتي روي مغز از طريق ارگانهاي شنوايي گوشها ، حدهاي نهايي بسامد براي شنوايي اناسن از حدود 15 تا 20000 هرتز است ولي حيوانات مي توانند بسامدهاي بسيار بالاتري را بشنوند ~ 2. ارتعاش محيط کشسان با هر بسامدي که حس شنيدن را ايجاد کند . اين ارتعاش به صورت موج ...

sound absorber
جاذب صدا ~ ماده اي که در صدا زيادي از انرژي صوتي منتشر شده را جذب مي کند .

sound absorption coefficient , acoustic absorption coefficient , acoustic absorptivity
ضريب جذاب صدا ، ضريب جذاب آکوستيکي ، جذب کنندگي آکوستيکي ~ نسبت انرژي صوتي جذب شده به انرژي رسيده به سطح يا محيط .

sound analyzer
تحليلگر صدا ~ ابزاري که سطوح مولفه هاي صداي مرکب را به صورت تابعي از بسامد اندازه مي گيرد .