sound power


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
توان صدا ~ کل انرژِ صوتي تابيده از منبع بر واحد زمان که معمولاً بر حسب ارگ بر ثانيه يا وات بيان مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت sound power معنی sound power معنی sound power به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک sound power در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sound - powered telephone
تلفن صدا - توان ~ تلفني که فقط با جريان توليد شده با صداي گوينده و بدون منبع تغذيه خارجي کار مي کند . امواج صدا سبب مي شوند که ديافراگم پيچگي را بين قطبهاي آهنرباي کوچک دائمي اما قوي ، به جلو و عقب حرکت دهد و ولتاژ AF لازم در پيچک توليد شود .

sound power level
سطح توان صدا ~ مقداري بر حسب دسي بل معادل 10 برابر لگاريتم مبناي 10 نسبت توان صداي تابيده شده به توان مرجع .

sound pressure level
سطح فشار صدا ~ مقداري بر حسب دسيبل معادل با 20 برابر لگاريتم مبناي 10 فشار صدا به فشار مرجع ، فشارهاي مرجع رايح 0/0002 و 1 مکروبار هستند .

sound probe
پروب صدا ~ پروبي که ميدان صدا را بدون ايجاد اغتشاش قابل توجه در ناحيه تحت آزمايش ميدان ، مي کاود . پروب صدا مي تواند ميکروفون کوچکيا قسمت لوله مانند کوچکي باشد که به ميکروفون معمولي اضافه شده است .

sound recorder
ضبط صدا ~ ضبطي که ضبط دائمي صداها را روي شيارهاي صداي نوري يا نوار مغناطيسي انجام مي دهد .

sound recording system
سيستم ضبط صوت ~ ترکيب مناسبي از قطعات تراگردان و تجهيزات مربوط به آنها ، براي ذخيره صدا به شکلي که به دفعات قابل بازسازي باشد .

sound reflection coefficient , acoustic reflection coefficient , acoustic reflectivity
ضريب بازتابش صدا ، ضريب بازتابش آکوستيکي، بازتابندگي آکوستيکي ~ نسبت انرژي صوتي بازتابيده از سطح به انرژِي صوتي رسيده به سطح .

sound - reproducing system
سيستم بازسازي صدا ~ ترکيبي از قطعات تراگردان و تجهيرات مربوط به آنها براي دريافت صدا در يک مکان و بازسازي آن در همان مکان يا مکان ديگر ، در همان زمان يا زماني ديگر .

sound spectrograph
طيف نگار صدا ~ ابزاري ه ترکيب طيفي صداي شنيداري را ضبط و تحليل مي کند . از کاربردهاي آن در شناسايي گويندگان با لاگوي صداي آنهاست .

sound spectrum
طيف صدا ~ نايشي از دامنه هاي مولفه هاي صداي مرکب که به صورت تابعي از بسامد منظم شده اند .