sound stripe

sound takeoff

برداشته شدن صدا ~ نقطه اي که سيگنال صدا از سيگنال تصوير در گيرنده تلويزيوني براي تقويت IF ،مدوله سازي و تقويت AF جداگانه ،جدا مي شود .

sound track

شيار صدا ~ باند نازکي ،معمولاً در امتداد لبه ي فيلم صدادار ،که حامل صداي ضبط شده است .اين شيار مي تواند شيار نوري با پهناي متغير يا شيار مغناطيسي باشد .

sound transmission coeffient ; acoustic transmission coeffocoent ; acoustic transmittivity

ضريب ارسال صدا ؛ضريب ارسال آکوستيکي ؛ارسال شوندگي آکوستيکي ~ نسبت انرژي صوتي وارد شده به انرژي صوتي رسيده به حد واسط محيط صوتي .مقادير آن به زاويه تابش صدا بستگي دارد .

sound wave

موج صدا ~ موج عبوري توليد شده در محيط کشسان با ارتعاشهايي در محدوده ي بسامدي صوتي . سرعت تقريبي امواج صدا 335m/s ،1100ft/s در هواي 0 درجه c و m/s1463 (ft/s) در آب 500m/s (ft/s(در فولاد است .

source

منبع ؛سورس ~ 1. بيشينه ي تواني که منبع تغذيه ره راه اندازي مي کند. 2. يکي از سه پايه ترانزيستور اثر ميدان حاملهاي اکثريت (الکترونها در N FET کانال يا حفره ها در P FET کانال ) در سورس توليد مي شوند و در نتيجه ميدان الکتريکي اعمال شده بين درين و سورس در طول کانال به سوي درين جاري مي شوند .سورس قابل م ...

source controlled drawing

طرح کنترل شده در مبدا ~ تعريفي براي قطعه ي نيمرساناي نظامي که براي برنامه ،فروشنده يا مشتري خاصي تعيين شده است .

source impedance

امپدانس منبع ~ امپدانس نشان داده شده از منبع به تراگردان يا مدار بار .

source language

زبان مبدأ ~ زباني که مسئله اي با آن براي کامپيوتر برنامه ريزي مي شود. اين برنامه بايد با اسمبلر، کامپالير يا مترجم براي استفاده کامپيوتر به برنامه مقصد به زبان ماشين ترجمه شود.

source program

برنامه مبدأ ~ برنامه اي که به زبان يا رمز مبدأ نوشته شده است.

source resistance

مقاومت سورس ~ پارامتري در ترانزيستور اثر ميدان ، برابر به تغيير ولتاژ گيت بهسورس نسبت به تغيير جريان درين به سورس.