space-charge grid


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
شبکه بار فضايي ~ شبکه ي معمولاً مثبتي که موقعيت ، سطح و مقدار حداقل پتانسيل کاتد عمودي را در ناحيه مجاور شبکه لامپ الکتروني کنترل مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت space-charge grid معنی space-charge grid معنی space-charge grid به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک space-charge grid در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
space-charge region
ناحيه بار فضايي ~ ناحيه نيمرسانايي که در آن چگالي کل بار به مقدار قابل توجهي با صفر تفاوت دارد.

space-charge wave
موج بار فضايي ~ موج الکتروستاتيک در پلاسما که با حرکتهاي نوساني بارها توليد مي شود. اين امواج طولي هستند به طوري که ميدان الکتريکي در جهت انتشار است.

space craft
سفينه فضايي ~ وسيله نقليه يا واگني که در خارج از جو زمين ، در مدار زمين يا در جهت فضاي بيرون حرکت مي کند. ماهواره هاي مخابراتي ، مراقبت و هواشنايي ، شاتلهاي فضايي و کاوشگران فضايي نمونه هايي از آن هستند سفينه فضايي مي تواند بدون سرنشين يا با سرنشين باشد.

space current
جريان فضايي ~ کل جريان جاري بين کاتد و همه الکترودهاي ديگر در لامپ به علاوه جريان آند و جريانهاي همه الکترودهاي ديگر .

space-diversity reception
دريافت متنوع فضايي ~ دريافت راديويي با استفاده از دو يا چند آنتن قرار گرفته به فاصله ي چنيدن طول موج که هر کدام گيرنده هاي مستقلي را تغذيه مي کنند و خروجي گيرنده ها با يکديگر ترکي مي شوند. اين سيستم علي رغم محو شدگي ناشي از مشخصه هاي انتشار متغير ، خروجي ثابتي مي دهد زيرا محو شدگي در آنتنهاي با فاص ...

space environment
محيط فضايي ~ محيطي که در سفينه هاي فضايي ، موجودات زنده در فضا باآن مواجه مي شوند و مشخصه آن نبود هوا ، سرماي شديد و تابش خورشيدي است.

space factor
عامل فضا ~ 1. نسبت فضايي که رساناها در سيم پيچي اشغال مي کنند به کل فضاي مکعبي يا حجم سيم پيچي يا نسبت مشابه سطح مقطعها . 2. نسبت فضايي که آهن اشغال مي کند به کل حجم مکعبي هسته ي آهني.

space pattern
الگوي فضايي ~ الگوي هندسي در جدول آزمايش براي اندازه گيري اعوجاج در تجهيزات تلويزيوني .

space permeability
تراوايي مغناطيسي فضا ~ عاملي که به صورت نسبت القايي مغناطيسي به نيروي مغناطيس کننده در خلأ بيان مي شود. در سيستم واحدهاي الکترومغناطيسي CGS ، تراوايي مغناطيسي هلأ تقريباً برابر واحد فرض مي شود.

space probe
کاوشگر فضايي ~ سفينه فضايي بدون سرنشيني که اندازه گيريهايي از سطح ماه و سيارات و جو آن ، با دماهاي خورشيدي و پديده هاي ديگر را در فضا انجام مي دهد.