sphere gap

spherical aberration

عدم تطبيق کروي ~ اشکالي در تصوير که ناشي از شکل کروي عدسي يا آينه نوري يا الکتروني است و منجر به کانوني شدن نادرست و اعوجاج در تصوير مي شود.

spherical antenna

آنتن کروي ~ آنتن کروي شکل که اغلب در مطالعات نظري استفاده مي شود.

spherical-earth factor

ضريب کروي بودن زمين ~ نسبت شدت ميدان الکتريکي ناشي از انتشار در رساناي کروي ناکامل زمين شدت ميدان الکتريکي ناشي از انتشار در صفحه رساناي کامل.

spherical faceplate

صفحه جلويي کروي ~ صفحه جلويي لامپ تصوير تلويزيوني که قسمتي از صفحه کروي است.

spherical hyperbola

هذلولي کروي ~ مکان هندسي نقاطي روي سطح کره که تفاضل فواصل آها روي دايره بزرگ از دو نقطه ثابت روي کره مقدار ثابتي است.

spherical wave

موج کروي ~ موجي که سطوح هم فاز آن دسته کره هم مرکزي را تشکيل مي دهد. جهت حرکت همواره بر سطح کره ها عمود است.

Simulation Program with Integrated Circuit Emphasis

اسپانس [ برنامه شبيه سازي با تأکيد بر مدارهاي مجتمع ] ~ برنامه شبيه سازي براي مدل کردن الکتريکي ترانزيستورها که در دانشگاه کاليفرنيا ( برکلي) تهيه شده است و فروشندگان ديگري نيز نسخه هاي تصحيح شده آن را براي کاربردهاي خاص ارائه مي دهند.

spider

پرده عنکبوتي ~ ديسک انعطاف پذير سوراخ دار يا شيارداري که پيچک صداي بلندگوي ديناميکي را نسبت به قطب مرکزي مي کند بدون آن که مانع قابل توجهي در برابر حرکت پيچک صدا به جلو و عقب تماس آن با ديافراگم باشد.

spike

ضربه پالسي ~ حالت گذرايي با مدت زمان کوتاه که دامنه ي آن به مقدار قابل توجهي بيش از دامنه ي متوسط پالس يا سيگنال مربوط به آن است.

spillover

سررفتگي ~ انتقال ناخواسته انرژي RF از آنتن موج پيوسته رادار به آنتن گيرنده آن که بايد حداقل باشد.