stage-by-stage diagnosis


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تشخيص طبقه به طبقه ~ فرايند مجزا کردن مدار داراي اشکال با اندازه گيري ولتاژهاي نقاط آزمايش ياشکل موجهاي نمونه در اين نقاط به طور طبقه به طبقه باشروع کردن از طبقه ورودي . تغذيه ب ترتيب به هر مدار اعمال مي شود. اين روش رسيدن به جواب منجر به جداکردن قطعه يا قطعات خراب مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت stage-by-stage diagnosis معنی stage-by-stage diagnosis معنی stage-by-stage diagnosis به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک stage-by-stage diagnosis در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
staggered circuits
مدار پايين - بالا شونده ~ مدارهاي مجاوري که به طور متناوب به دو بسامد مختلف تنظيم مي شوند تا پاسخ باند پهني از انها به دست آيد، مانند تقويت کننده IF تصوير.

staggered tunning
تنظيم پايين - بالا ~ تنظيم مدارهاي تنظيم شده متوالي به بسامدهايي بااختلاف اندک ، براي پهن کردن کل منحني پاسخ دامنه بسامد.

staggering
پايين - بالا کردن ~ تنظيم مدارهاي تنظيم شده براي رسيدن به تنظيم پايين - بالا.

stagger-tned amplifier
تقويت کننده تنظيم شده پايين - بالا ~ تقويت کننده که براي رسيدن به پهناي بايد بيشتر به طور پايين بالا تنظيم شده است .

staircase generator
مولد پلکاني ~ مولد سيگنالي که ولتاژ خروجي آن به طور پله اي افزايش مي يابد . شکل موج خروجي آن به صورت پلکاني روي اسيلوسکوپ ظاهر مي شود.

STALO STable Local Oscillator
نوسان ساز محلي پايدار ~ نوسان ساز RF ~ محلي که پايداري بالا براي سيگنالهاي هترودين ، به منظور توليد بسامد مياني در نشانگرهاي هدف متحرک راداري و فقط پژواکهايي که اختلاف بسامد اندکي در اثر بازتابش از هدف متحرک دارند ، سيگنال خروجي توليد مي کنند.

STALO cavity
کاواک STALO ~ تشديدگر کاواکي که بسامد خروجي نوسان ساز کلايسترون را پايدار ميکند.

standard
استاندارد ~ 1. مرجعي که اساسي رابراي مقايسه با درجه بندي بنيان مي گذارد . 2. مفهومي که با مجوز قانوني ، عرف يا موافقت تأييد مي شود و به عنوان الگو يا قاعده اي در اندازه گيري کميت يا تأيير محصولي عمل مي کند.

standard atmosphere
اتمسفر استاندارد ~ اتمسفر مجازي براي مقايسه عملکرد هواپيماها . اتمسفر استاندارد مورد استفاده رسمي دولت ايالات متحده بر اساس فرض هوايي از گاز خشک کامل ، دماي زمين 59 درجه F ( 15 درجه سلسيوسئ) ، شيب دمايي 0/003566 درجه F/ft (درجه 6/5 C/km) در تروسفر ودماي استراتوسفر 67- درجه F ( درجه سلسيوس 55- ) ~ ا ...

standard broadcast channel
کانال پخش استاندارد ~ باند بسامدهاي اشغال شده با سيگنال حامل و دو باند جانبي پخش ، که بسامد حامل در مرکز آن است. بسامدهاي حاصل 10kHz از يکديگر فاصله دارند و از 540 KHZ شروع مي شود، تا 1600 KHZ ادام مي يابند.