bifilar winding


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سيم پيچ دورشته اي ~ نوعي سيم پيچ يا پيچک که در آن ابتدا سيم مورد نظر با رساندن دو انتهايش به يکديگر به صورت دو رشته اي در مي آيد و بعد روي هسته ي مورد نظر پيچيده مي شود . به اين ترتيب اثر القايي عبور جريان در دو رشته ي نزديک به هم حذف مي شود و القاکنايي کل پيچک کاهش مي يابد . از اين روش در مقاومتهاي سيم پيچي شده براي کار در فرکانسهاي بالا استفاده مي شود ~ تا راکتانس القايي کاهش داده شده يا حذف شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bifilar winding معنی bifilar winding معنی bifilar winding به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bifilar winding در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bilateral
دوطرفه ~ 1. داراي دو طرف ~ 2. دو سويه ( Bidirectional ) شبکه اي که در آن عبور جريان در هر جهت است ولتاژ مشابهي توليد مي کند .

billateral transducer
تراديسنده ي دو طرفه ~ تراديسنده اي با توانايي ارسال اطلاعات در دو جهت و بين حد اقل دو نقطه .

billoard antenna , bedspring array
آنتن دو طرفه ، آرايه تخت فنري ~ آنتني با آرايه اي از تابشگرهاي دو قطبي که در مقابل صفحه ي بازتابنده ي فلزي ( عموماً شبکه اي ) نصب شده اند . هر چه تعداد دو قطبيها بيشتر باشد ، بهره در جهت مورد نظر بزرگتر خواهد بود . به دليل ابعاد آن ، معمولاً در فرکانسهاي کمتر از 150 مگاهرز استفاده نمي شود .

billion electronvolt
بيليون الکترون ولت ~ نام پيشين گيگا الکترون است .

bimetallic strip
نوار دو فلزي ، نوار بي متال ~ نواري از دوورقه ي فلزي با ضرايب دمايي مختلف که در راستاي پهنايشان به همديگر جوش خورده اند . به دليل ضرايب انبساط مختلف ، افزايش دما موجب خمش يا پيچش نوار مي شود . از اين ويژگي حساسيت به دما در ترموستاتها و کليد هاي تاخير دمايي استفاده مي شود . نوار با کاهش يا حذف دما ب ...

bimorph cell
سلول دوريخت ~ دوصفحه ي پيزو الکتريک که طوري به هم متصل شده اند که ولتاژ اعمال شده به آنها منجر به انبساط يکي و انقباض ديگري مي شود ، در نتيجه سلول متناسب با ولتاژ وارده خم مي شود . در حالت عکس ، فشار وارده ، دو برابر ولتاژ يک تک سلول را توليد خواهد کرد . از اين قطعه در برگيرها ( پيکاپ ) وميکروفونها ...

binary
دودويي ~ سيستم اعداد در مبناي دو که تنها از دو عدد 0 و 1 استفاده مي کند . منطق دو دويي بر اساس يکي از دو حالت ( قطع ) يا ( وصل ) يا به تريب 0 و 1 عمل مي کند . از سيستم دو دويي براي زمز گذاري عددي دراکثر رايانههاي رقمي استفاده مي شود .

binary chain
زنجير دودويي ~ رشته اي از مدارهاي دو دويي که هر يک بر مدار بعدي اثر مي گذارد .

binary code
رمز دودويي ~ رمزي که در آن هر وضعيت مجاز يکي از دو حالت دودويي ممکن ( صفر يا يک ) را دارد . سيستم اعداد دو دويي يکي از رمزهاي متعدد دو دويي است .

binary-coded character
نويسه به به رمز دودويي ~ يک نويسه ي الفباي عددي که به وسيله ي آرايش معني از ارقام دودويي متوالي نمايش داده مي شود .