starting anode


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اند آغازگر ~ آندي که قوس آغازين را در يکسو ساز قوس جيوه اي به وجود مي آورد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت starting anode معنی starting anode معنی starting anode به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک starting anode در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
starting current , preoscillation current
جريان آغاز ، جريان پيش نوسان ~ مقدار جريان الکتروني در داخل نوسان ساز که نوسانهاي خود نگهدار در آن ، تحت شرايط بار گذاري معين آغاز مي شود .

starting rheostat
رلوستاي راه اندازي ~ رئوستايي که جريان موتور را در طول راه اندازي و شتاب گرفتن کنترل مي کند .

starting voltage
ولتاژ راه اندازي ~ حداقل ولتاژي که بايد به لامپ شمارنده ~ تابش براي به دست آوردن شمارش با مدار خاصل اعمال شود .

star tracker
ردياب ستاره ~ ابزار تلسکوپي روي موشک يا وسيله پرنده ي ديگري که روي جسم فضايي مثل ستاره يا سياره فقل مي شود و موشک يا وسيله پرنده را در طول پرواز هدايت مي کند ~ . ردياب ستاره مي تواند نوري يا راديومتري باشد .

state - variable filter
فيلتر حالت - متغير ~ فيلتر ميانگذر تشکيل شده از تقويت کننده جمع کننده اي که دو انتگرال گير به دنبال آن قرار دارد و از تقويت کننده هاي عملياتي ساخته شده اند .

static
استاتيک ~ 1. هيس ، تق تق يا صداي تيز ناگهاني ديگري که تمايل به تداخل يا دريافت ف سطح راختي يا اذت برودن از سيگنالها يا صدا هاي مطلوب را دادر . هنگامي که اين صدا در گيرنده ي راديويي معمولي شنيده مي شود . ممکن است به دليل طوفانهاي الکتريکي طبيعي يا عملکرد نادرست دستگاهي در مجاورت گيرنده باشد . صداهاي ...

static characteristic
مشخصه استاتيکي ~ رابطه بين زوج متغيري مانند ولتاژ الکترود و جريان الکترود ، وقتي که همه ولتازهاي کار ديگر در مدار مجتمع ترانزيستور يا قطعه تقويت کننده ديگر ثابت نگه داشته شوند .

static charge
بار استاتيکي ~ بار الکتريکي جمع شده در جسم .

static convergence
همگرايي استاتيکي ~ همگرايي سه باريکه الکتروني در روزنه اي در مرکز ماسک سايه لامپ تصوير تلويزيون رنگي . آن را همگحرايي استاتيک مي نامند ، زيرا باريکه ها بايد هنگامي که هيچ نيروي پويشي وجود ندارد در اين نقطه با يکديگر تلاقي کنند .

static converter
مبدل استاتيک ~ مبدل بسامد يا ولتاژي که داراي قطعات سوييچينگ استاتيک ( بدون قسمتهاي متحرک ) ، مانند لامپهاي الکتروني و قطعات خالت - جامد است.