steady state


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
حالت ماندگار ~ شرايطي که مقادير مدار در آن ، پس از حالتهاي گذراي اوليه يا سپري شدن شرايط افت و خيز ، ثابت باقي ~ مي ماند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت steady state معنی steady state معنی steady state به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک steady state در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
steady - state error
خطاي حالت ماندگار ~ خطايي که پس از سپري شدن شرايط گذرا در سيستم کنترل باقي مي ماند .

steatite
گل صابون ~ سراميک مقاوم در برابر حرارت ، بدون خلل و فرج و سنگين که بيشتر ان از سيليکات منيزيوم تشکيل شده است . و داراي ويژگحيهاي عايقي بسيار خوب ، حتي در بسامدهاي بالاست ، مي توان آن را قالب گيري کرد و به شکلهاي مختلف براي ساختن سوکتها ، عايقها و بلوکهاي پايانه در آورد .

steerable antenna
آنتن قابل هدايت ~ آنتن جهت داري که لب اصلي آن را مي توان به آساني در جهت جا به جا کرد.

stefan - boltzmann law
قانون استفان - بولتزمن ~ کل انرژِ تابشي گسيل شده از جسم سياه متناسب با توان چهارم دماي مطلق آن است .

stainmetz formula
فرمول استابن متز ~ فرمول تجربي براي محاسبه ي تلفات پس ماند مغناطيسي در واحد حجم ماده در هر سيکل مغناطيسي شدگي کهبيان مي کند ، تلفات انرژِ بر حسب ارگ متناسب با توان 1/6 چگالي شار بيشينه است .

stellar map matching
تطبيق نقشه ستاره اي ~ هدايتي که در آن نقشه اي از ستاره ها با موقعيت ستاره ها به گونه اي که از طريق تلسکوپ مشاهده مي شود .تطبيق داده مي شوند تا موشک ، سفينه فضايي يا وسيله فضايي ديگر رابتوان هدايت کرد.

stem
ساقه ~ قسمت وارد شونده به سمت داخل حباب شيشه اي لامپ الکتروني که از آن پايه هاي سنگين نگهدارنده و بر قرار گننده ي ارتباط با الکترونها مي گذرند .

stenode circuit
مدار تنگ ~ مدار تقويت کننده ي IF ~ که فيلتر بلوري ان فقط سيگنالهاي داراي مقدار دقيق IF ~ را عبور مي دهد و قابليت انتخاب بالايي را به وجود مي آورد .

step
گام ~ 1. يک عمليات در روال کامپيوتري ~ 2. قسمتي از شکل موج تابع پله ، که از يک تغيير ناگهاني در دامنه و مدت زماني در مقدار دامنه ي جديد تشکيل شده است .

step sttenuator
تضعيف کننده ي پله اي ~ تضعيف کننده اي که تضعيف آنمي تواند با مقادير معلوم دقيقي با استفاده از سوييچهايي تغيير داده شود .