stiffening capacitor


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خازني که به باتري منبع تغذيه خودرو اضافه مي شود تا پاسخ بم را در تجهيزات صوتي خودرو بهبود بخشد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت stiffening capacitor معنی stiffening capacitor معنی stiffening capacitor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک stiffening capacitor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
stilb
استيلب ~ واحد CGS ~ روشنايي برابر با 1cd/cm2 . واحد si ~ روشنايي که کاندلا بر متر بربع است ، ترجيح داده مي شود .

stimulated emission
گسيل تحريک شده ~ گذار رو به پايين الکترون از ترازهاي انرژي تحت شرايطي که فوتوني با بسامد صحيح سبب تحريک گذار ديگري مي شود و دو فوتون به وجود مي آيد. اين فرايند تکرار مي شود تا جايي که به سرعت ، نور خروجي همدوسي مانند ليزر به وجود مي آيد . گسيل تحريک شده ، تجمع معکوس و تقويت نور با يکديگر اساس عملکر ...

stinulus
تحريک ~ سيگنالي که بر متغير کنترلي شده در سيستم کنترل تأثير مي گذارد.

stochastic process
فرايند احتمالي ~ فرايند نمونه برداري تصادفي که در آن براي هر عضو جمعيت احتمال برابري براي انتخاب شدن وجود دارد.

stochastic variable
متغير احتمالي ~ متغييري که به يک جمعيت تصادفي وابسته است و معمولاً به طور تجربي اندازه گيري مي شود.

stoichiometric impurity
ناخالصي عنصري ~ عيب بلوري در نيمرسانا.

Stokes' Law
قانون استوکس ~ طول موج نور برانگيخته شده با تابش همواره بيشتر از تابش تحريک کننده است.

stop
استپ ~ روزنه يا سوراخ مفيد عدسي که معمولاً با ديافراگم تنظيم مي شود.

stop band
باند توقف ~ باند بسامدهايي که در فيلتر يا قطعه حساس به بسامد ديگري ، به ~ شدت تضعيف مي شوند.

stopping voltage
ولتاؤ متوقف ساز ~ ولتاژ لازم براي متوقف کردن الکترون گسيل شده با واکنش فوتوالکتريک يا ترمويوني .