strain-gage bridge


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پل کرنش سنج ~ پل وتسوني که يک ، دو يا چهار کرنش سنج مشابه در بازوهاي آن قرار دارد . وقتي که پل تحريک مي شود ، تغيير مقاومت آن به ولتاژي براي ثبت يا نمايش تبديل مي شود . کرنش سنجهاي پل روي ماده تحت تنش چسبانده مي شوند. در پل چهار سنجه اي ، دو سنجه افزايش مقاومت و دو سنجه ديگر کاهش مقاومت را نشان مي دهند ، در نتيجه مقدار قابل خواندن بيشتر از يک سنجه است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت strain-gage bridge معنی strain-gage bridge معنی strain-gage bridge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک strain-gage bridge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
strain-gage multiplier
ضرب کننده کرنش سنج ~ مقاومت متغير با زمان ضرب کننده اي که داراي کرنش سنجي به عنوان عنصر متغير با زمان است. يک متغير کرنش سنجه را کنترل مي کند و متغير ديگر جريان عبوري از آن را . ولتاژ دو سر کرنش سنج متناسب با حاصلضرب مورد نظر است.

strain insulator
عايق کرنش ~ عايق قرار گرفته بين قسمتهاي سيم کشيده شده يا آنتن براي شکستن سيم به قسمتهاي مجزا از يکديگر به هنگام ايستادگي در برابر کشش کلي سيم .

strand
رشته ~ يکي از سيمهاي گروهي از سيمها در سيم افشان .

stranded wire; stranded conductor
سيم افشان ؛ رسانا افشان ~ رسانايي مرکب از گروهي از سيمها با ترکيبي از گروههايي از سيمها که معمولاً به يکديگر تابيده شده اند.

strapping
بند زدن ~ حلقه هاي رساناي هم مرکز در مگنترون چند کاواکي که لبه هاي بالاتر و پايين تر پره هاي کاواکهاي تشديد را که داراي قطبيت يکسان هستند ، به طور يک در ميان به يکديگر متصل مي کند. اين حلقه ها مدهاي نوسان نامطلوب را در مکنترون حذف مي کنند و معمولاً از مس ساخته مي شوند، دوتاي آنها به پره هاي هر طرف ...

stratosphere
استراتوسفر ~ طبقه اي از اتمسفر زمين بالاي تروپوسفر که از حدود 11/25km يا( 7 mi) تا حدود 80 km يا( 50 mi ) بالاي سطح زمين گسترده شده است . دما در استراتوسفر ثابت است.

stray capacitance
شرفيت پراکنده ~ ظرفيت خازني نامطلوب بين سيمهاي مدار ، سيمها و شاسي يا قطعات و شاسي تجهيزات الکترونيک .

stray field
ميدان پراکنده ~ شار مغناطيسي نشتي که به پيچک به بيرون پراکنده مي شود و کار مفيدي انجام نمي دهد.

stray radiation
تابش پراکنده ~ تابشي که کار مفيدي انجام نمي دهد.

streaking
رگه رگه شدن ~ حالتي در تصوير تلويزيوني که با رگه ها يا للکه هاي افقي سياه ~ سفيد مشخص مي شود که به نظر مي رسد تصوير را در طول صفحه ي نمايش دنبال مي کنند . اين اثر در لبه هاي عمودي اجسام که گذر واضحي از سياه به سفيد يا از سفيد به سياه وجود دارد ، بيشتر است . دليل آن مي تواند پاسخ بسامد پايين بيش از ...